responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 973
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین اللهم صل علی محمد و آل محمد

دو جلسه راجع به سوره كوثر صبحت كردیم گفتیم نكاتی هست كه هفتاد تا را یادداشت كرده‌ام چند تا را گفتم حالا بد نیست كه این سوره را توی این جلسه تمام كنیم.
عزیزانی كه این بحث را می‌بینند با هم این سوره را بخوانند ‹إِنَّا أَعْطَیْنَاكَ الْكَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ› توی این جلسه می‌خواهیم جمله دوم را باز كنیم ‹فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ› پس نماز بخوان، اگر می‌گفت(ثم) یعنی بعداً حالا كه ما به تو كوثر دادیم خیر زیاد دادیم كوثر به معنای نحر بهشتی نبوت توحید قرآن امت ذریه مقام شفاعت همه اینها كوثر است كه ما از آیه بعد می‌فهمیم كه مراد از كوثر نسل است چون پیغمبر ما وقتی پسرهایش از دنیا رفت حالا یا دختر داشت یا نداشت در این سوره سه تا خبر غیبی است یكی اینكه پیغمبری كه چیزی نداری ما به تو كوثر دادیم نمی‌گوید كوثر می‌دهیم یعنی داده به حساب خبرهایی كه قطعی است خداوند ماضی حساب می‌كند مثل بچه‌ای كه هنوز نیفتاده اما وقتی شما می‌دانید كه این رقم رفتن آخرش افتادن است می‌گوئید افتاد افتاد نمی‌گویی می‌افتد می‌افتد در آینده می‌گویی افتاد یعنی اینقدر قطعی است كه انگار افتاده است.
== واژه‌های سوره كوثر، منحصر به فرد است ==
 سه تا از سوره‌های قرآن با(انا) شروع می‌شود ‹إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا› نوح/1 ‹إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ› القدر/1 حالا اینها رابطه‌ای دارد یا نه نمی‌دانم حساب نوح از همه انبیاء جداست خدا به انبیاء كه سلام می‌كند می‌گوید ‹سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِیمَ› الصافات/109 ‹سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ› الصافات/120 اما به نوح كه می‌رسد می‌گوید ‹سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ› الصافات/79 اولین پیغمبر اولواالعزم است حساب شب قدر جداست حساب قرآن جداست حساب نوح جداست حساب كوثر هم جداست اینهایی كه حسابش جداست می‌گوید ‹إنا› كلماتی كه توی این سوره هست از آن هفتاد تا نكته یكی‌اش این است كلمات توی این سوره در هیچ جا نداریم در تمام قرآن «كوثر» نیست در تمام قرآن «صل لربك» نیست در تمام قرآن «ونحر» نیست در تمام قرآن «شانئك» و «ابتر» نیست مثل خانه‌ای كه آجرهایش توی هیچ خانه‌ای پیدا نمی‌شود كلمات آن منحصر به فرد است.
ما به تو خیر زیاد دادیم بعد آخرش می‌گوید دشمن تو ابتر است تو دو تا پسرهایت از دنیا رفت جاهلیت خیال می‌كرد كه دختر جزو آدم نیست دختر نمی‌تواند نام پدر را زنده نگه دارد با دختر چراغ آدم خاموش می‌شود گفتند بی عقبه است خدا می‌گوید دشمن تو بی عقبه است.
توی این سوره سه تا خبر غیبی است یكی اینكه ما به تو كوثر دادیم هنوز هیچی نداشت دوم نسل تو تا آخر تاریخ خواهد بود و خبر سوم اینكه دشمن تو نامش محو خواهد شد در این سوره خبرهای غیبی است.
== نسبت فرزند به خدا، نسبت ابتر به پیامبر! ==
در قرآن یك جا نسبت اولاد می‌دهند یك جا نسبت بی عقبگی می‌دهند. به خداوند نسبت می‌دهند كه. . . ملائكه را دختران خدا حساب می‌كردند، نیش‌ها و تهمت‌ها نسبت به خدا و نسبت به پیامبر، نسبت به خدا می‌گفتند خدا اولاد دارد فرشته‌ها دختران خدا هستند آیات زیادی داریم ‹وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا› البقرة/116 خداوند می‌فرماید ‹قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ› یعنی خداوند فرزندی ندارد اینجا نسبت به پیغمبر می‌گفتند بی فرزند خدایی كه بی فرزند است می‌گفتند فرزند دارد پیغمبری كه فرزند دارد می‌گویند فرزند ندارد پیغمبر از خدا دفاع می‌كند خدا از پیغمبر دفاع می‌كند.
پیغمبر می‌گوید(قل) حالا كه خدا از خودش دفاع نمی‌كند می‌گوید تو پیغمبر بگو كه خدا «لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ» اینجا كه مال تو است من می‌گویم «انا اعطیناك الكوثر» اینها پاسخ دو فكر هستند «قل هو الله احد» پاسخ این فكر است كه خدا فرزند ندارد فكر اینكه پیغمبر بی عقبه است «انا اعطیناك الكوثر» یعنی تفكر را باید از بین ببریم افكار غلطی كه توی اینترنت پخش می‌شود توی سایت پخش می‌شود توی ماهواره پخش می‌شود توی جزوه‌ها توی قصه‌ها پخش می‌شود این افكار را باید جواب بدهند حتی آیه داریم كه خدا می‌فرماید شما مسلمانها باید قبل از آنكه شایعه پخش بشود جواب آنرا از پیش داشته باشید «سَیَقُولُ السُّفَهَاءُ» البقرة/142 یعنی هنوز نگفته‌اند اما در آینده در تهاجم فرهنگی همچین شبهه‌ای در ذهن شما خواهند انداخت در آینده بی خردان خواهند گفت به مردم بگو كه آماده باشند.
جوانان ما نسل ما باید یك مشت آماده باش باشند اصلاً كتابهای دانشگاهی و دبیرستانی اعتقاد بنده این است خودم را كارشناس می‌دانم اعتقاد بنده این است كه نباید اطلاعاتی از استاد بنویسند بگویند به شاگرد بگو باید ببیند امسال توی دبیرستان چه شایعه‌ای توی دبیرستان هست همان شایعه را توی كتابهای دانشجو بشود چون ممكن است دانشجو چیزهایی توی مخ‌اش هست كه شما چیزهایی دیگری به او می‌گویی دلش می‌خارد شما دستش را می‌خارانید كتابهای درسی دانشگاه باید پاسخ به شبهات باشد كلام جدید غیر از كلام قدیم است. قدیم شبهات یك چیز دیگری بود جواب یك چیزی دیگر بود الان شبهات چیز دیگری است.
== نعمت‌هایی را كه خدا به ما عطا كرده، شمارش كنیم==
ما به تو كوثر دادیم دشمن تو فكر می‌كند نام تو از دنیا تمام می‌شود نه خیر ما به تو كوثر دادیم حالا كه زیاد داده‌ایم(فصل) اصلاً خدا به شما چی داده است امشب بیائید امتحان كنیم بینندگان شب جمعه این بحث را گوش می‌دهید بیائید یكبار این كار را بكنید من خودم الحمدلله یكبار این كار را كرده‌ام نشستم نعمت‌هایی كه خدا فقط به من داده است به كسی دیگر نداده است را نوشتم بنویسید خدا یك چیزهایی به شما می‌دهد خداوند به هر كسی یك نعمتی داده است كه به دیگری نداده است یكی خطاط است یكی طبع شعر داده است یكی تیز هوش است یكی شاعر است هر كسی یك رشته‌ای هر كسی در یك رشته‌ای یك نبوغی دارد و هر كسی هم كه یك رفاهی دارد یك غصه‌ای دارد یعنی آن كسی هم كه ما می‌گوئیم خوشا بحالش می‌رویم می‌گوئیم آقا غصه‌ای نداری می‌بینیم اُه اُه! ! ! یك غصه‌هایی برایت می‌گوید كه می‌گوئیم خوب است ما این غصه‌ها را نداریم یعنی آن كسی كه فكر می‌كنیم مرفه است می‌بینیم غصه‌های نامرئی دارد آن هم كه فكر می‌كنیم كه غصه دارد همان یك چیزهایی دارد.
ما انسان هستیم واجب نبود كه ما انسان باشیم می‌توانست نسل ما در صلب یك حیوان باشد توی انسانها همین كه سالم هستیم همین كه معتدل هستیم اصلاً همین كه ابروی ما اینجاست اگر ابروی ما بالا بود هر روز خورشید به چشم ما فشار می‌آورد این ابرو جلو است جلوی فشار نور خورشید را می‌گیرد همین كه اشك چشم ما از ده ماده تشكیل شده است همین كه چشم ما تو است اگ مثل بینی بیرون بود همه‌اش اذیت می‌شدیم هر چی هم بزنی به چشم نمی‌خورد چشم توی گودی است همین كه درپوش دارد همین كه مژه دارد همین كه ما بینی داریم این بینی هم هوای سرد را گرم می‌كند هم هوای غبار را تصفیه می‌كند هم هوای خشك را‌تر می‌كند همین كه دندانهای ما تكه تكه است همان كه درد می‌كند همان را می‌كشیم به هم متصل نیستند كه كل فك را بكشیم همین كه وقتی غذا می‌خوری چانه می‌جنبد حالا اگر چانه می‌ایستاد و كله می‌جنبید چی می‌شد؟ همین كه آب دهان ما شیرین است همین كه انگشت ما از اینطرف می‌چرخد همین مقدار زاپاس پوست نبود شما دستت را خم نكن اگر انگشت‌های ما به هم چسپیده بود اگر توانستی دكمه پیراهنت را ببندی هر چه نگاه می‌كنیم. . . وقتی ما نعمت‌ها را می‌شناسیم كه نعمت‌ها را جابجا كنیم(تعرف الاشیاء باضدادها) یك مثل آخوندی است می‌گویند اگر خواستید نعمت را بشمارید ضد آنرا حساب كنید.
 قرآن بخوانم «إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ یَأْتِیكُمْ بِمَاءٍ مَعِینٍ» الملك/30 اگر چاه خانه را كندی آب نداشت كی برایت آب می‌آورد «إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَیْكُمْ اللَّیْلَ سَرْمَدًا» القصص/71 اگر شب را طول می‌دادیم به كی تلگراف می‌كردی كه روز بشود یا اگر روز همیشگی بود «إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَیْكُمْ النَّهَارَ سَرْمَدًا» القصص/72 اگر بنده كه دارم حرف می‌زنم فراموشی به من دست بدهد كلمه را یادم برود. . . هر كسی یك نعمت‌هایی خدا به او داده است اما چون غرق نعمت‌ها هستیم قدر نمی‌دانیم بسیاری از نعمت‌ها را تا خدا نگیرد. . . همین كه خون انسان بند می‌آید اگر كسی خونش بند نیاید چه می‌كنی؟ ما سالم هستیم حافظه داریم عقل داریم همین كه در ایران متولد شده‌ایم ما اگر در فلان كشور متولد می‌شدیم چه مكتبی داشتیم نیاكان ما مسلمان هستند همین كه خوبی‌ها را دوست داریم همین كه از بدیها بدمان می‌آید «حَبَّبَ إِلَیْكُمْ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَیْكُمْ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ» الحجرات/7 ممكن است بعكس باشیم آدمهایی هستند تا می‌روند می‌زنند توی گوش كسی كیف می‌كند از مردم آزاری. . . داشتیم خلفایی كه سر بچه سید‌ها را می‌بریدند می‌گفتند ما لذت می‌بریم هنوز آدمهایی داریم. . . می‌روند توی روستا هوای به این خوبی پیپ می‌كشد سیگار می‌كشد بابا پول می‌دهند هوای سالم می‌خورند تو پول می‌دهی دود می‌خوری حالا اگر همین مقداری كه پول می‌دهیم دود می‌خوریم اگر توی همه كارها پول می‌دادیم كار را خراب می‌كردیم.
همین كه زنها شوهرها را دوست دارند و همین كه زنها شوهرها را دوست دارند اگر بین این زن و شوهر علاقه نبود چی می‌شد؟ گاهی زن و شوهر هر دو پولدارند هر دو خوشگل‌اند هر دو تحصیلكرده هستند منتهی همدیگر را دوست دارند آدم هم داریم زن دماغ‌اش مثل لامپو لب‌های شوهر خیلی برگشته اصلاً نگاه می‌كنی هیچ قیافه‌ها به هم نمی‌خورد قربان هم می‌روند یعنی گاهی خداوند بین دو تا خشت را گل می‌گذارد می‌چسپد گاهی دو تا بین دو تا سنگ مرمر را جوش نمی‌دهد.
همین كه مكیدن را بلدیم حالا اگر كسی زنش زائید بچه به سینه مادرش فوت می‌كند حالا همه اساتید دانشگاه را دعوت كن با همه مراجع تقلید آقا زنمان زائید بچه‌مان فوت می‌كند با چه وسیله كمك آموزشی می‌خواستی روز اول به نوزادی كه هیچی بلد نیست مكیدن را. . . شما تا حالا گفته‌اید كه الحمدلله می‌مكم؟ اصلاً برای مكیدن الحمدلله گفته‌اید؟ من پای تلویزیون می‌پرسم تا حالا كسی برای مكیدن شیر مادر كسی الحمدلله گفته است؟ تا حالا گفته‌اید الحمدلله گوشم چین چین است كه اگر گوشم مثل پیشانی‌ام صاف بود جهت صدا را تشخیص نمی‌دادم تا حالا گفته‌اید الحمدلله اشكم شور است كه اگر شور نبود چشم مشكل داشت غرق در نعمت‌ها هستیم «وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا» إبراهیم/34 اگر بنشینید نمی‌توانید نعمت‌های خدا را بشمارید تا حالا گفته‌اید الحمدلله فاصله خورشید با ما زیاد است؟ اگر خورشید نزدیك بود می‌سوختیم اگر دور بود یخ می‌بستیم اگر حركت فضای دور زمین اینقدر ضخیم نبود سنگ‌های آسمان ما را داغان می‌كرد حالا این نعمت‌ها عمومی است به پیغمبر نعمت خصوصی داده است شكرش چیه؟ (فصلّ).
== نماز، بهترین راه تشكر از خدا==
این چند دقیقه راجع به نماز صحبت كنم نماز بهترین شكر است خدا گفته اگر از من می‌خواهی تشكر كنی شكر كن آخر بعضی‌ها می‌گویند چرا نماز بخوانیم می‌گوئیم رابطه با خدا می‌گوید خیلی خوب ما با خدا رفیق هستیم می‌گوئیم تشكر می‌گوید به تو چه من خودم بلدم تشكر كنم می‌گوئیم آقا خدا گفته(فصل) یعنی اگر می‌خواهی از من تشكر كنی این رقمی ارتش می‌گویند اگر می‌خواهی از من تشكر كنی دستت را بگذار اینجا بگو آقا به تو چه من می‌خواهم دستم را بگذارم روی كله‌ام فوری از پادگان تو را بیرون كنند.
 می‌گویند چرا عربی بخوانیم؟ تمام خلبانها دنیا با فرودگاه كه می‌خواهند صحبت كنند باید با زبان انگلیسی صبحت كنند این زبان بین المللی است این پذیرفته شده در كره زمین است این رقمی كه خدا گفته است نماز بخوان. آقا چرا نماز صبح و نماز مغرب و عشاء بلند است و نماز ظهر یواش است از امام رضا(علیه السلام) فرمود ظهر و عصر هوا روشن است می‌فهمند كه طرف چه می‌كند لازم نیست داد بزنی صبح و مغرب كه هوا تاریك است داد بزن كه تو داری نماز می‌خوانی آقا چرا الله اكبر چهار تا ولی بقیه جفت جفت است این چرا چهار تا است امام می‌فرماید اول كار است اول كار مثل ماشینی كه می‌خواهد آب بندی بشود هی یواش یواش بگو چهار بار بگو مردم كه توی جریان قرار گرفتند جفت جفت بگو برو حدیث داریم چون آغاز است تكرار آن لازم است اما بعد كه مردم در جریان قرار گرفتند.
== تشكرِ قلبی، زبانی و عملی در نماز==
ما سه رقم تشكر داریم قلبی زبانی عملی نماز همه چیز توی آن هست نماز تشكر قلبی است چون می‌گویند قربة الی الله فقط برای خدا زبانی است چون به زبان می‌گویی عملی است چون با دست و پا. . . منتهی نماز كه می‌خوانی(وانحر) سه رقم معنا شده است یكی شتر چرا شتر؟ برای اینكه كوثر یعنی خیلی زیاد كسی كه خیلی زیاد دارد نباید میش و بز و قورباغه بكشد من كه به تو نعمت زیاد دادم تو هم باید بزرگترین حیوانات را بكشی كسی كه خانه‌اش اینقدر قیمت دارد باید چك چند میلیونی بدهد به كمیته امداد این صندوقهای كمیته امداد مال طبقه دوازده است كه هشت آنها گرو نه است و نه گرو هشت خوب یك پولی در می‌آورد پنجاه تومان صد تومان می‌اندازد اینكه می‌گویند خرما افطاری بده مال كسی است كه گفت یا رسول الله من می‌خواهم ثواب افطاری را ببرم آه در بساط ندارم فرمود اگر آه در بساط نداری خرما بگیر برای یك مسلمان تاجر خانه‌اش چهارصد میلیون قیمت دارد یك خرما می‌خرد دم مسجد می‌دهد مثل گداها تاجر گدا نما سرمایه دارهایی هستند كه با خرما می‌خواهند سر مردم را. . .
 هر كس بامش بیشتر برفش بیشتر تو كه كوثر داری نحر شتر كشتن شتر را دقت كرده‌ای شتر را اگر اسلام می‌گفت مثل گوسفند بكش چی می‌شد؟ گردن شتر مثل تنه درخت چه جوری او را بخوابانیم كی است كه شتر را بگیرد كدام قصاب دستش را چطور حركت دهد با چه چاقویی؟ هم پدر قصاب در می‌آید هم پدر شتر ولذا گفته شتر همینطور كه ایستاده یك سیخچه بزن توی این گودی گوسفند را گفته‌اند همچین شتر را گفته‌اند همچین نحر یعنی این رقمی این چقدر. . . اگر شتر زجر می‌كشید برای كشتن‌اش چه سموماتی ممكن بود از بدنش تولید بشود گوشت آن ممكن بود چقدر فاسد بشود مردم آزای. . . امكان آن سخت بود شتر را آن رقمی گفته‌اند گوسفند را آن رقمی از اینكه می‌گویند(فصل لربك) یعنی برای خدا نماز بخوان غیر خدا چیزی نیست وزیر هستی رأی اعتماد به تو می‌دهند سال دیگر همین مجلس رأی مخالف می‌دهند استیضاح می‌كنند فردا هم در به در اینها چیزی نیست دنیا چیزی نیست چرا(ربك)؟ برای اینكه(انا اعطیناك) خدا به تو داده است آنوقت تو بله قربان به كسی دیگر می‌گویی؟ چون خدا به ما داده است الان شما روزی چند ساعت كار می‌كنی برای یك لقمه نان خدا این همه نعمت به تو داده است نمی‌خواهی دو دقیقه برای او كار كنی؟ شما روزی چند ساعت كار می‌كنی برای اینكه خدمتی به تو كرده‌اند پولی به تو می‌دهند تمام نعمت‌های خدا به اندازه این نیست كه ده دقیقه نماز بخوانی؟ این انصاف است؟
== از آنچه خدا به ما داده، در راه خدا بدهیم==
اگر من كلید یك باغ را به شما بدهم بگویم این كلید باغ مال شما اما در سال كه انگورها می‌رسد یك صندوق انگور را به همسایه بده به من بده من كلید باغ را به شما می‌دهم شما سالی یك صندوق انگور به من نمی‌دهی؟ كل خودت و هستی‌ات از خداست حالا گفته از هر ده كیلو گنده یك كیلو زكات بده نخیر! آقا جان تو چه كردی؟ دانه مال من است كشاورزی مال من است اولاً كشاورزی مال تو نیست بیخودی هم نگو كه كشاورزی مال من است خدا می‌گوید «نَحْنُ الزَّارِعُونَ» من زارع هستم فقط تو دانه پاشیده‌ای «أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ‌ام نَحْنُ الزَّارِعُونَ» الواقعة/64 زارع واقعی خداست حالا ما تعاونی حساب می‌كنیم كه تو مشتری شوی باشد تو زارع خدا سهم ندارد؟ یعنی این خورشید برای گندم اثر ندارد؟ باد اثر ندارد باران اثر ندارد تو دیم كاشته‌ای باران آن مال خدا نیست باران آن هم از خداست حالا تو دانه پاشیده‌ای آنوقت خدا گفته توی ده كیلو نه كیلوی آن مال خودت یك كیلو از آنرا بده به فقرای محله‌ات من نمی‌دانم آنهایی كه خمس نمی‌دهند چطور خوابشان می‌برد؟ واقعاً من گیج هستم تو هیچی نبودی از مادر متولد شدی حالا خدا ده میلیون صد میلیون كمتر بیشتر به تو داده است دو میلیون آنرا بده به فقرا تو و فلانی از یك شكم متولد شده‌اید خواهرت است برادرت است فامیل‌ات است حالا خدا به تو داده است حالا من مدیریت مغز اقتصادی این حرفهای قارونی را نزن به قارون گفتند بده كه خدا به تو بدهد گفت خدا؟ «إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِندِی» القصص/78 یعنی مغز اقتصادی مدیریت والله به حضرت عباس از تو باسواد‌تر زرنگ‌تر هست گرسنگی می‌خورد حالا دری به تخته خورده برای امتحان خدا یك چیزی به تو داده است چرا خمس نمی‌دهی؟ صد تومان داری بیست تومان آنراه بده هشتاد تومان آن برای خودت.
 من خیلی حدیث خوانده‌ام اما باز هم تكرار می‌كنم البته هزار بار نشده است شاید چند بار شده است سه تا حدیث می‌خوانم در یك دقیقه یعنی هر بیست ثانیه یك حدیث آماده هستید گوش بدهید؟ بیست ثانیه اول امام جواد(علیه السلام) فرمود به شیعیان بگوئید من امام جواد هستیم ضامن هستم كه اگر خمس بدهید مال شما كم نشود امام كاظم(علیه السلام) فرمود پول زكات و خمس پولی كه لازم است بدهید واجب است بدهید اگر ندهید خدا جوری زندگی‌ات را تاب می‌دهد كه دو برابر آن پول را در برابر باطل بدهی دیگر قیامت هم سرجایش شخصی به امام رضا(علیه السلام) گفت می‌شود خمس را از ما نگیری فرمود اگر می‌خواهی ندهی نده امام می‌تواند معجزه كند سنگ را طلا كند نیازی به دو فلس پول تو ندارد اما اگر شما خمس ندهید ما اهل بیت به شما دعا نمی‌كنیم بخاطر دو فلس پول خودتان را از دعای حضرت مهدی(علیه السلام) محروم نكنید.
انسان هم باید با خدا رابطه داشته باشد نماز هم رابطه با گرسنه‌ها گوشت رسانی اسلام هم گفته كه نان برسان به مردم شب عید فطر هر كسی سه كیلو گندم و برنج هم گفته گوشت بده. كسی كه كثیر است ذبح كافی است كسی كه كوثر است باید شتر بكشد یعنی هر كس پول او بیشتر است باید بریز بپاش او بیشتر باشد.
یك معنای دیگر نحر این است كه دستهایت را بالا ببر الله اكبر سمع الله لمن حمده یعنی در الله اكبر دستها را تا مقابل گردن بالا بیاور یك معنا این است كه(وانحر) یعنی سر نماز مستقیم باش كج و كول نایست صاف بایست یك حدیث نحر این است كه اول وقت نماز بخوان برای نحر معانی زیادی گفته‌اند.
خدا نیازی به شكر ما دارد؟ نه، منتهی شكر شما، شما را با خدا گره می‌زند اصلاً حرف زدن شما با خدا باعث می‌شود كه خدا هم با شما صحبت كند خدا می‌گوید «فَاذْكُرُونِی أَذْكُرْكُمْ» البقرة/152 تو یاد من باش من هم یاد تو هستم شما می‌گویی الله اكبر یعنی خدایا تو بزرگ هستی ما یاد خدا باشیم هیچ نقشی برای ما ندارد اما خدا یاد ما كند ما خیلی آباد می‌شویم ما روبه خورشید باشیم نور خورشید گیر ما می‌آید اما ما روبه خورشید نباشیم چیزی از خورشید كم نمی‌شود بچه‌ها دستشان را بدهند دست پدر چیزی گیر پدر نمی‌آید اما اگر دستش را گذاشت توی دست بابا از خیلی افتادن‌ها بیمه می‌شود اگر جوی وصل به مزرعه شد جوی هم آب می‌خورد اگر جوی وصل به مزرعه نشد سر جوی می‌نشینند ادرار می‌كنند اگر می‌خواهی از این جوی آب رد بشود و درخت‌های كنار جوی باید وصل به مزرعه باشد جویهایی كه وصل به مزرعه هست خود جوی هم آب می‌خورد درخت‌هایش هم سبز می‌شود جوی هایی كه وصل به مزرعه نیست زباله توی آن می‌ریزند.
== دوستی‌های دنیوی، در قیامت، دشمنی می‌شود==
(لربك) یعنی برای خدا برای غیر خدا كار نكنید. «الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ» الزخرف/67 تمام دوستی‌ها پوچ می‌شود به هویدا روز آخر گفتند می‌خواهیم تو را اعدام كنیم حرفی داری بزن گفت شاه خائن است گفتند چرا گفت برای اینكه سگ هایش را برد من را نبرد قرآن هم همین را می‌گوید قربانش بروم دوستی‌های اینترنتی دوستی‌های خیابانی دوستی‌های چشمكی دوستی‌های پاركی همه دوستی‌ها پوچ می‌شود خیلی دختر و پسرها قربان هم می‌روند وقتی ارضاء شدند پسر دیگر دختر را نمی‌گیرد می‌گوید دختر با من رابطه داشته است لابد با كسی دیگر هم رابطه داشته است من دختری می‌خواهم كه كسی نگاهش نكرده باشد خود جوانهای هرزه كه از هر دختری كام می‌گیرند یا می‌خواهند كام بگیرند به مادرش می‌گوید ببین مادر یك دختر سالم خودش نا سالم است ولی می‌گوید سالم گاهی چهار نفر شریك می‌شوند با یك وانت خانه را می‌دزدند بعد می‌گوید ببین بیا عادلانه تقسیم كنیم یعنی همان دزد هم حرف از عدالت می‌زند یعنی دزدها هم حرف از عدالت می‌زنند یك دزدی را گرفتند گفتند چرا دزدی می‌كنی؟ گفت نمی‌دانم من هر روز چهار قل می‌خواندم امروز نخواندم گیر شما افتادم یعنی مثل اینكه دزد هم معتقد به چهار قل است برای خدا نماز بخوانید دوستی‌ها غیر خدا می‌پرد تبدیل به دشمنی می‌شود.
ما گاهی وقتها گناه می‌كنیم تا طرف خوشش بیاید حدیث داریم تو بین خودت و خدایت را درست كن خدا دشمن هایت را تبدیل به دوستی می‌كند اما اگر خدا را كنار گذاشتی بخاطر دوستی آن دوستی را هم كه بخاطر گناه شما دوست شدی حدیث داریم خدا آن رفاقت را به هم می‌زند و تبدیل به دشمنی می‌كند. دوستی با خدا ولو اینكه رفیقم ناراحت شد ولی چون برای خدا بود همان آقایی كه ناراحت بود در آینده نزدیكی تبدیل به دوستی می‌شود این هم قول است حدیث است اگر با خدا رفیق شدی ناراضی‌ها هم دوست می‌شوند اگر با خدا رفاقت را كنار گذاشتی بخاطر دوستی همان رفیق دشمن تو می‌شود ضمناً چون بحث در اول تابستان پخش می‌شود به جوانها می‌گویم كه من عقیده‌ام راجع به تابستان یك چیزی است البته كسی گوش به عقیده من نمی‌دهد من خودم به این عقیده عمل می‌كنم از اول عمرم به لطف خدا عمل كرده‌ام خیلی هم خیر دیده‌ام من هیچ وقت پنج شنبه‌ها تعطیل نكرده‌ام هیچ وقت هم تابستان تعطیل نكرده‌ام جایش را عوض كرده‌ام خمیر گیرها چطور سحر خمیر می‌گیرند من به طلبه‌های قم هم گفتم می‌شود تابستان كه هوا داغ است از دو بعد از نصف شب تا صبح روزها كه هوا داغ است برویم استخر مثل خمیر گیرها سحر بلند می‌شوند ساعت هشت می‌روند می‌خوابند جایش را عوض می‌كنیم چه اشكالی دارد هر چهل تا دانشجو هر چهل طلبه با یك استاد بروند توی یك روستایی درس بخوانند این سه ماه تعطیلی زیادی است لااقل زیادی است می‌توانیم شب‌ها درس بخوانیم روزها كه هوا داغ است استراحت كنیم یا زمان آنرا عوض كنیم یا مكان آنرا عوض كنیم این سه ماه حیف است كه بیكار باشیم این لیسانس و دیپلم و حجة الاسلام كم می‌آورند الان دیگر سواد من به درد جامعه نمی‌خورد تا بتوانم خودم را در مقابل پاسخ به سوالات، یك لیسانس قناعت نكند به لیسانس این مال ناصر الدین شاه است الان این همه تعطیل است لااقل تابستان كه تعطیل است یك كلاسهایی باشد نور داشته باشد بعضی كلاسهایی می‌روند لحظه‌ای است كلاس موسیقی حالا فرض كنید كه مراجع گفته‌اند موسیقی حلال است چه مشكلی را حل می‌كند مثل خاراندن آدم وقتی دستش می‌خارد می‌گوید‌های های‌های بعد می‌رسد به اینجا اما اگر تابستان بروی یك هنری را یاد بگیری فردا گرسنگی. . . آدمی كه هیچ هنری ندارد حالا بروی تنبك بزنی؟ برو دنبال نان و آب هنری یاد بگیرید بافندگی خیاطی طراحی یك چیزی كه نان توی آن باشد اسلام می‌گوید بازی هم كه می‌كنی بازی‌ای بكن كه نان توی آن باشد اسب سواری قایق سواری تیراندازی شنا اسلحه چیزی كه فردا هم خودت را نجات بدهد و هم جامعه را نجات بدهد مثلاً می‌روی بوكس امروز دماغت خون می‌شود فردا هم فایده‌ای نداری یا حالا گل و آبشار این بازی خوبی است لااقل امروز خوب است ولی اینطور نیست كه اگر ما آبشار نمی‌زدیم وضع مملكت خراب می‌شد نه، هیچ كس هم آبشار نزند مملكت سقوط نمی‌كند اما اگر شما شنا بلد نباشی سقوط می‌كنی غرق می‌شوی ما باید شغل هایمان بازی هایمان كلیدی باشد به امید روزی كه ورزشمان هدفدار تفریح ما هدفدار باشد با هدفهایی كه مشكل فرد و جامعه در سایه آن هدفها حل بشود اینطور نباشد كه آن گرسنه برادرم هم ازدواج نكرده خواهرم هم جهیزیه ندارد من تنبك می‌زنم خودمان هم یك خورده فكر كنیم به كارهایمان می‌خندیم تابستان استفاده كنیم یك هنر یاد بگیریم.
 والسلام علیكم و رحمة اللَّه و بركاته

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 973
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست