نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2468
بسم الله الرّحمن الرّحیم الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
سورهی الرحمن رسیدیم به این آیه «و الارض وضعها للانام. فیها فاكهه و النخل ذات الاكمام. والحب ذو العصف و الریحان. فبای الاء ربكما تكذبان» ترجمه: خداوند زمین را برای بشر آفرید چهار صد و شصت مرتبه كلمهی زمین توی قرآن آمده و لطیفههایی دارد اول اینكه این زمین كلاس درس است زمین در قرآن: ==زمین در قرآن==
1- كلاس درس چون قرآن میفرماید «و فی الارض ایات للموقنین» كسی خواسته باشد خدا را بشناسد هر گل و بوتهای میتواند كلاس درس باشد برگ درختان. . . این یك، 2- زمین رام است مثل لامپی كه توی كشتی است شما فكر میكنید این لامپ آرام است اما خود كشتی در حال حركت است «جعل لكم الارض ذلولا» زمین آرام است تسلیم است نه همهاش مثل سنگ است كه بیل توی آن نرود كلنگ توی آن نرود نه همهاش شل است كه نشود روی آن بنایی كرد محل زندگی است «قرارا» من از هر آیهای یك كلمه مینویسم كه وقت گرفته نشود محل آرامش است «مهدا» چون گاهی وقتها آدم در جایی مستقر هست اما همهاش زمین لرزه و. . . مواد غذایی در اختیار میگذارد «تنبت الارض» یعنی نباتات به شما میدهد یعنی زمین نباتش را به شما عرضه میدهد زمین خودش را برای شما آرایش میكند « و زینت» یعنی زمین خودش را برای شما زینت میكند بذر شما را میپذیرد «تری الارض خاشعه» زمین خشوع دارد بذر را میگیرد آب زباله را میگیرد آب زلال میدهد یك دانه میگیرد یك خوشه میدهد راه در اختیار ما میگذارد «و جعل لكم فیها سبلا» خداوند در این زمین راه قرار داده یعنی اینطور نیست كه كوهها مثل دیوار چین فاصلهها را قطع كند كوهها جادههایی است كه. . . آب ذخیره را تحویل میدهد «فجرنا الارض عیونا» عین چشمه، زمین را میشكافیم از زیر سنگش «فجرنا» گنجها و معادن را برای ما حفظ میكند «خزائن الارض» سخاوتمند است هر چه به او میدهی چند برابر آنرا به شما میدهد عرض كردم یك دانه میكاری. . . یك تخم هندوانه میكاری چندین هندوانه برمی داری. ==زمین در قیامت==
این زمینی كه میبینی ساكت است حوادث را در خودش ضبط میكند یك زمانی تحویل میدهد «تحدث الارض اخبارها» «اذا زلزلت الارض زلزلها» همهی زمین تكان میخورد الآن كه زلزله میشود یك گوشه زلزله میشود حالا اگر همهی زمین زلزله بشود چی میشود؟ دندان آدم كه درد میكند یك استخوانش درد میكند حالا اگر همهی استخوانهایش درد بگیرد چی میشود؟ «زلزالها» یعنی از آن زلزلههایی كه مال خودش است «و اخرجت الارض اثقالها» هر چه از مردهها و گنجها و منابعی كه در درونش است همه را پرتاب میكند بیرون «و قال الانسان ما لها» انسان میگوید چه خبر شده؟ «یومئذ تحدث اخبارها» زمین حرف میزند كه میگوید بله روی من گناه كرد این انسان روی من گناه كرد ضبط میكند این وضع زمین است. صلواتی بفرستید، آقای حسام ایاتی را در قالب شعر جا سازی كرده حالا بمناسبت، دو سه تا از شعرها كه یادم هست برایتان بخوانم میگوید كه: این زمین در آن زمان پر بلا ناگهان چون زلزلت زلزالها از درونش اخرجت اثقالـها با تعجب قال الانسان ما لهـا مردگان خیزند برپا كلهــم تا همه مردم یروا اعمالــــهم هر كه آرد ذره خیراً یـــره یا كه آرد ذره شراً یــــــره آن زمان خورشید تابان كورت كوههای سخت و سنگین سیرت آبها در كام دریا سـجرت آتش دوزخ به شدت سعرت چون در آن هنگام جنت ازلفت خود بداند هر كسی ما احضرت خدا زمین را آفرید كلاس درس هست نرم هست قرارگاه هست نباتات تحویل ما میدهد خودش را آرایش میكند خشوع دارد راه به ما میدهد چشمهی آب به ما میدهد كسی تابحال گفته خدا را شكر به ما زمین دادی؟ البته اگر كسی بی خانه باشد زمین به او بدهند میگوید خدایا شكر به ما یك قطعه زمین دادی یعنی ما زمین را فقط توی مشكل مسكن احساس میكنیم آنوقت این زمین حركتش یك نعمت است مقدار حركتش یك نعمت است در فضایی كه حركت میكند یك نعمت است مسافتش نسبت به خورشید یك نعمت دیگر است. )ما نسبت به این زمین، این زمین چند نوع حركت دارد هم به دور خودش میچرخد هم به دور خورشید میچرخد هم بسوی كهكشان است یك زلزلهی كوچك. . . ما اگر خواسته باشیم نعمتهای خدا و نعمت زمین رابدانیم باید نعمتها را از ما بگیرند وقتی گرفتند آنوقت میدانیم خدا چه كرده اگر این زمین اضطرابش تند بشود حركتش تندتر بشود كندتر بشود همین زمینی كه دور خودش میچرخد مثل چراغ گازی كه دور خودش میچرخد اگر آشپز این چراغ گاز را بیاورد روی شمعك حركت زمین را كند كنیم شب طول میكشد آنوقت كی را صدا كنیم كه روز بیاورد اگر حركت زمین دور خودش آمد روی شمعك روز طول بكشد شب طول كشید چه میكنیم؟ اگر هر چه كندیم به آب نرسیدیم «یصبح ماؤها غورا» اگر هر چه كندید به آب نرسیدید «ألم نخلقكم من ماء مهین» به كی میخواهی صدا بزنی(هر چیزی كه به آن نیاز داریم خدا آنرا مجانی قرار داده اكسیژن از همه بیشتر نیاز است مجانی، به آب از همه بیشتر نیاز داریم مجانی، به نور نیاز داریم مجانی اداره برق یك لامپ به ما میدهد دو روز پولش را ندهی قطعش میكند خدا در تاریخ بشر به انسان خورشید داده هیچوقت هم پول برقش را نمیدهیم برق هم قطع نمیشود. ==انواع رنگها و زینتها در زمین ==
خود رنگ گیاهان، خدا رنگهایی آفریده كه چشم را نمیزند. بهترین رنگ سبز است. آب را در چه رنگی قرار داده، بی رنگ به روی هم كه میرود به شكل آبی در میآید. درختها كه سبز است آنوقت كوهها رنگارنگ، الله اكبر رفته بودیم اتریش به ما سفارش كردند بروید موزهی سنگها را ببینید چندین ساعت هیجده هزار رقم سنگ گیج شدیم آخرش گفتیم آقا بس است بسیاری از اینها هم توی ایران هست اگر نگوئی همهاش اكثرش توی ایران هم هست موزهی سنگ هم غیر باغ وحش است كه هی بایدتر و خشكش كرد طویلهشان و مرغداری و دآمداری سنگ خرجی هم ندارد توی هر كدام از استانها میتواند یك موزهی سنگ باشد «و فی ایات للموقنین» «جدد بیض و حمر» سنگهای سیاه سنگهای سرخ سنگهای رنگارنگ انواع سنگها بخوانید: خدا به ما زمین میدهد، به ما آب میدهد، مردهمان را دفن میكند، حرفهایمان را بایگانی میكند، زباله میگیرد زلال میدهد برای ما زینت است، سنگش زینت است، كوه هایش زینت است، گیاهش زینت است، گل و بلبلاش زینت است، آبشارش زینت است، كی است كه بنشیند و از این زمین استفاده بكند. ما گاهی هم كه میرویم سیزده بدر دو تا شاخهی مردم را هم میشكنیم. چای صحرایی میخوریم و خراب میكنیم و میرویم. اسلام میگوید: حق ندارید یك درخت را قطع كنید برای بنایی حدیث است غصه خوردم در اروپا این حدیث عمل میشود هر كس درختی را باغی را قطع كند برای اینكه آن باغ را تبدیل به خانه كند باید جای دیگر باغ احداث كند. اسلام ما میگوید برای بنایی كسی درختی را قطع نكند جز اینكه درختی را قطع كرد در جای دیگر مشابهش را تولید كند كه این فضای سبز منطقه كم نشود. حالا میفهمیم كه حضرت امیر(علیه السلام) نالهاش چیه. حضرت امیر(علیه السلام) توی نهج البلاغه ناله میكند، فریاد میزند، میگوید: نگذارید دیگران به اسلام عمل كنند شما به اسلام عمل نكنید. ما در مورد زمین چند تا مسئله داریم یك و دو و سه و چهار. . . پنج تا مسئولیت داریم: رابطهی ما با زمین اول رابطهمان حفاظت است ما باید زمین را حفظ كنیم. حدیث داریم(انكم مسئولون) شما مسئول هستید(حتی عن البقاع و البهائم) نسبت به قطعات زمین مسئول هستید. شما حق ندارید آب مردم را خراب كنید، آب آشامیدنی بود یك كسی رفت توی آن غسل كند، امام فرمود: چرا این كار را میكنی؟ غسل داشتم، خوب آب بردار بیرون غسل كن، توی آب آشامیدنی حق نداری خودت را بشوریی(لا تفسد علی الناس مائهم) آبی كه مورد نیاز مردم است فاسد نكنید. همینطور بقال ما آب نمك پنیر را میریزد توی جوی آب، آب نمك میریزد پای درختها، درختهایی كه شهرداری با پول مردم سبز میكند خشك میشود، چون آب نمك میرود پای آن ما نباید. . .)من غصه میخورم مثلاً میبینم كه نوشته آقا اینجا ماشین نشورید ما خودمان دیگر باید بفهمیم اسلام گفته حق ندارد كسی زیر درخت میوه دار ادرار كند توی نهر آب كسی حق ندارد ادرار كند آبی كه كسی با آن غسل میكند همان آب را كسی دیگر با آن غسل نكند یعنی اگر حمام شما وان دارد این وان را آبش كردی رفتی توی آن خوابیدی غسل كردی كسی دیگر توی آن آب نرود بخوابد آب باید یكبار مصرف باشد). ==وظیفه ما در حفاظت از منابع طبیعی==
از چشمه باید حفاظت كنیم از جنگل باید حفاظت كنیم این درختها سبحان الله میگویند، شما كه درخت میشكنی یكی از تسبیح گوهای خدا را نابود میكنی چرا؟ خیلی باید كار بشود تا این درخت سبز بشود، یك درخت چه امكاناتی. . . آخر بعضی پولها پیداست كه آدم پول میدهد به این باغبان، بعضی پولها پنهان است پولهای پنهان را باید حساب كنیم، یك بچهی دبیرستانی یا دانشجو یا دبستان یا راهنمایی یك كسی كه درس نمیخواند نمیتوان گفت حالا چی شده، نمیخواهم بخوانم، آقا جان نمیدانی. . . یعنی زحمات بابات هدر رفته كه خرجی تو را داد یا آزمایشگاه دبیرستان هدر رفت یعنی حقوق دبیر هدر رفت یعنی تصفیهی آب هدر رفت یعنی آب و برق هدر رفت یعنی جادهای كه آسفالت كردند تو بروی توی مدرسه هدر رفت یعنی موزائیكهای دبیرستان هدر رفت ساختمان هدر رفت بنده عمرم را كه تلف میكنم خورشید هدر رفت چون خورشید بخاطر من میتابد من اگر هرز بروم تابش خورشید هم هرز رفته یك كسی نگوید آقا من از عمرم استفاده نمیكنم به تو چه؟ تو كه از عمرت استفاده نمیكنی هستی دارد هدر میرود ابر و باد و مه و خورشید به خاطر تو هستند تو اگر هدر بروی هستی را هدر دادهی ما مسئول هستیم نسبت به آب خاك درخت گیاه و غیره. یك چیزی برایتان بگویم تعجب كسی آب خورد مقداری از آب را ریخت روی زمین، حضرت فرمود: چرا همچین كردی گفت چه كنم؟ گفت خوب میریختی توی رودخانه، گفت حالا نصف لیوان آب را بریزم روی خشكی چه میشود بریزم توی. . . فرمود آن كار تو بی هدف است آن كار تو هدفدار. خدا رحمت كند آیت الله میرزا جواد تهرانی از اولیاء خدا بود از علمای مشهد وضو كه میگرفت آب را میریخت توی كتری میرفت كنار درخت وضو میگرفت میگفت هم من وضو گرفتم هم با آب وضو من این درخت آب خورده. الله اكبر من این حدیث را خواندهام اجازه بدهید تكرار كنم بعضی حدیثها را باید هر هفته تكرار كنم سلمانی آمد آرایشگاهی به قول امروزیها پیرایشگاهی صورت آقا امیر المومنین(علیه السلام) را اصلاح كند لبها تكان میخورد گفت یا علی لبات را نگه دار موی روی لب را بزنم حضرت فرمود لبم را نگه دارم یك سبحان الله عقب میافتم دقیقههای عمر ارزش دارد آخر آن خورشید هم بخاطر همین دقیقه میتابد پس ما مسئول زمین هستیم هر جا میخواهیم زباله خالی كنیم هر جا میخواهیم پوست پرتقال پرت كنیم هر جا میخواهیم هر كاری بكنیم اینطور نیست. ==وظیفه ما در آباد كردن زمین ==
زمین را باید آباد كنیم. قرآن میفرماید «واستعمركم فیها» یعنی خداوند از شما خواسته زمین را آباد كنید استعمار یعنی تلاش كنید برای آباد كردن منتهی آنكه میگویند استعمار چیز بدی است چون كشو رها به اسم آبادی میآیند و آنجا را خراب میكنند امریكا آمد دمكراسی را بدهد به عراق نجف را بمباران كرد آمد عراق را نجات بدهد توی زندان شكنجه كرد عراقیها را به اسم آبادی میآیند جنایت میكنند و الا اصل استعمار در لغت معنایش بد نیست. معنای استعمار یعنی آباد كردن مثل مزخرف، مزخرف از زخرف است، زخرف یعنی طلا مزخرف یعنی طلاكاری منتهی این حرفها از بس كه در قالب چرت و پرت است میگویند برو اینقدر مزخرف نگو یعنی در قالب زخرف و طلا چرت و پرت میگوید. ما باید زمین را احیاء كنیم اسلام برای اینكه آبادانی زمین را رونق بدهد گفته هر كس هر قسمتی را آباد كرد مال خودش(من احیی ارضاً مواتاً فهی له) هر كه زمین كویر را آباد كرد مال خودش یعنی گفته من مال تو، یعنی مثل كسی كه بگوید یك لباس را به من بپوشان من مال تو یك لباس تن من كن من مال تو آقا هر جا را خواستی آباد كنی مال خودت اینقدر بخاطر تشویق كشاورزی. . . ما روی زمین باید بندهی خدا باشیم «جاعل فی الارض مسجداً و طهورا» زمین عبادتگاه ما است «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» اصلاً من آفریدم شما را برای اینكه عبادت كنید باید هجرت كنیم در زمین چرا ایستادهایم «إن أرضی واسعه فإیای فاعبدون» زمین بزرگ است توی این مدرسه گناه میكنی برو یك مدرسهی دیگر با ایشان گناه میكنی رفیقت را عوض كن دل بكن روی میخ نشستهایم میگوئیم آخ خوب بلند شو آنطرف بنشین ما گاهی وقتها گناه میكنیم و میدانیم بخاطر اینكه با ایشان هم نفس هستیم گناه میكنیم خوب جایت را عوض كن رفیقت را عوض كن بعضی كارها ما خودمان حاضر نیستم قالب را عوض كنیم. )به یك آخوند فشار آوردند كه زمان شاه، به شاه دعا كند رفت روی منبر دعا كرد و در جمهوری اسلامی هم خیلی بدبخت شد چون دعا گوی شاه بود میگفت والله من آدم خوبی هستم به من فشار آوردند گفتند دعا كن گفتم وقتی به تو فشار آوردند از عمامه میآمدی بیرون كت و شلواری میشدی اگر از لباس میآمدی بیرون، آنها كه نمیخواستند یك كت و شلواری دعا كند میخواستند یك آخوند دعا كند میگفتی آقا دیگر من یك آخوند نیستم اگر از لباس میآمدی بیرون دیگر گرفتار فشار ساواك نمیشدی الآن هم داشتی زندگی میكردی تو این لباس برایت بت شد. ما هیچی نباید برایمان بت بشود. (ما باید در زمین هجرت كنیم باید بندگی كنیم باید زمین را آباد كنیم باید از زمین حفاظت كنیم این وضعیت ما است. ==توجه ویژه قرآن به خرما در میان میوهها ==
جملهی بعد «فیها فاكهه» در زمین میوهها است در قرآن چند تا میوه اسمش برده شده انجیر، انار، زیتون، انگور، خرما، با اینكه فاكهه یعنی میوه اما پشت سرش گفته «والنخل» اسم خرما را سوایی آورده بهترین غذا میوه است خرما بیست مرتبه در قرآن آمده نام هیچ گیاهی اندازهی خرما توی قرآن نیامده نه اسم خرما آمده اسم جزئیاتش هم آمده مثلاً لینه «ما قطعتم من لینه» یك خرمای خاص است نقیر هستهی خرما قطمیر پوست نازك بین خرما و هسته عرجون «كالعرجون القدیم» یعنی آن شاخهی خرما لیف خرما سابقهی پرورش و كاشت خرما به شش تا هشت هزار سال قبل میرسد یك ضرب المثل عربی است كه میگویند درخت خرما بتعداد روزهای سال فایده دارد چوبش برای بنایی برگش برای بادزن و حصیر طناب بهترین مواد غذایی را دارد شصت درصد قند است بعلاوه مقداری نشاسته و چربی و پروتئین و ویتامینهای مختلفی دارد تركیبات معدنی مختلفی دارد از كلسیم گوگرد آهن فسفر و غیره از نظر پزشكی برای ناراحتیهای تنفسی مفید است مقوی است برای زن حامله خیلی مفید است از انواع خرما باز دو نوعش توی قرآن اسم برده سنوان و غیر سنوان سن متوسط درخت خرما دویست سال است درختهای خرما معمولاً صد ساله هستند تا حالا شصت رقم خرما شناسایی شده قندش از سالمترین قندها است پنج نوع ویتامین سیزده ماده حیاتی در خرما است برای استحكام استخوان و یك سری چیزها كه طبی است و من بلد نیستم ولی اینجا نوشته شده «اكمام» یعنی چه؟ جمع كم بمعنای پوست است میگوید خرما كه پوست دارد بعد میگوید كه «والحبّ» عدس نخود گندم میگوید «ذو العصف» دارای كاه در عمرمان گفتهایم الحمدلله خدا كاه آفرید؟ بنده تا حالا برای كاه خدا را شكر نكردهام ولی خدا میگوید كاه هم نعمت است « و الحب ذو االعصف» حبوبات كاه دارد پیداست اینها اگر دور كاه نباشند كاه حافظ این است یعنی دعا به شمشیر میكنی دعا به غلافش هم بكن دعا به سرت میكنی دعا به كلاه هم بكن هم حفاظت شده توسط كاه و هم حبوباتی كه گلش ریحان، هر گیاه خوشبو را میگویند ریحان خداوند حبوبات داده حبوبات حفاظت شده. وقتی خواب دیدند كه هفت سال قحطی میشود گفتند كه یوسف! چه كنیم؟ آن زمان كه سیلو نبود گفت «فذروه فی سنبله» اگر میخواهید گندم را برای سالهای طولانی انبار كنید سیلو هم نیست امكانات هم نیست همین خوشهی گندم را توی سنبلش بگذارید بماند این یك طرح حفاظت از گندم است زمانی كه سیلو نبود بهترین راه حفاظت گندم این است كه گندم توی. . . گردو را شما بشكن فقط وقتی كه میخواهی بخوری سر سفره بشكن چون وقتی شكسته میشود معلوم نیست به چه آفاتی گرفتار میشود حالا دست مالیاش كار نداریم یك كسی دیدند مغز گردو هم میشورد گفتند چرا میشوری گفت از وقتی كه گردو از توی پوستش آمده بیرون نمیدانم توی كدام گونی و ظرف و شیشه و دست مالیده شده بنابراین بهداشتیاش این است كه ما بشوریم اصلاً بهداشتیتر آن، اینست كه گردو تا لحظهی خوردن توی پوستش باشد. چیزهای ظریف را حفاظت كرده چشم ما پنج رقم حفاظت توی آن هست یك حفاظت اشك شور است چون چشم ما از پی است اشك با نمك قاطی است یكی درپوش است یكی لبش مژه است یكی پشت آن ابرو مشكی است كه سایبان است یكی خطوط پیشانی است كه عرقها را اینطرف و آنطرف میبرد یعنی هر كس هم كار میكند عرقهایش از اینطرف میآید هیچوقت عرق از اینطرف نمیآید اینها هنر خداست. ما اگر كسی یك كله قند یا ده كله قند بیاورد میگوئیم برو بابا، روز عید قربان نیم كیلو گوشت آورد ما سال بعد دو كیلو به او دادیم، خیلی كه سخاوت داریم میگوئیم دو برابر دادیم او نیم سكه آورد ما سكه بردیم توی عروسیش. خدا میگوید زنده باد زمین یك دانهاش میدهی یك خوشه داد یعنی با سخاوترین آدمهای ما اینست كه یك سكه را دو سكه كند ولی زمین هیچ داد هم نمیزند پز هم نمیدهد منت هم نمیگذارد صبح تا شام هم لگدش میكنیم هر چه هم لگدش بكنیم به روی خودش نمیآورد. . . «فبای الاء ربكما تكذبان» اینجا «الاء» گفته جمع الی یعنی نعمت به كدام نعمتها حتی برخی جاها میگوید برگ سبز بعد میگوید نعمتها من شبی كه تفسیر این آیه را مینوشتم یك میهان داشتیم كه پزشك است گفت آقای قرائتی چرا گفته الاء؟ میخواهد بگوید هر یك نعمت هم كه فوتش كنی توی این یك نعمت هم نعمتها است و لذا آنجایی هم كه اسم یك نعمت برده گفته «مدهامتان» دو برگ سبز گفته نعمت هاست یعنی فكر نكنی یك نعمت است یعنی خود این یك نعمت برخاسته از چند نعمت است «فبای الاء ربكما تكذبان» در جلسات آینده بحث تكرار میخواهم بكنم چرا دهها بار این «فبای» تكرار شده ده بیست نكته در تكرار است كه در جلسات بعد خواهم گفت انشاالله. خدایا ما از زمین و خورشید استفاده میكنیم ولی غافل هستیم خدایا ما را از غافلین قرار نده. غفلتهای گذشته را بخش و توفیق جبران مرحمت بفرما. بهترین استفادهای را كه میتوانیم بكنیم از زمین و زمان «الشمس و القمر بحسبان» از ماه و خورشید حسابدار چه استفاده ایی میتوانیم بكنیم «والارض وضعها للانام» «النجم و الشجر یسجدان» خدایا از آفریدهها چه استفاده ایی میتوانیم بكنیم؟ خدایا به ما توفیق بده بهترین استفاده ایی را كه تو دوست داری از آفریدهها بكنیم تا قیامت روز حسرت و خسارت ما نباشد. والسلام علیكم و رحمه الله و بركاته
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2468