نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1757
بسم الله الرحمن الرحیم الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
بحثی را عنوان میكردیم تحت این عنوان كه كربلا یك حادثــه تاریخی نبود كه یك ظالمی به نام بنی امیه و یزید مظلومی را بنام امام حسین شهید كنند و ما هم برای آنها گریه كنیم فقط، دهها و صدها زیبائی در كربلاست كه این زیبائیها میتواند تابلو باشدای كاش این پرچمها و علماتهایی كه میبرند توی خیابانها ایام سوگواریای كاش بجای پر طاووس و پر مرغابی و آهن به جای این جمادات و حیواناتی كه بی خاصیت است لاأقل كلمات امام حسین را مینوشتند كه به دنیا بگویند آقا علت اینكه ما عزاداری میكنیم این است كه امام حسین یك همچین فكر و عملی داشت و همچین حرفی داشت یعنی اگر حرفهای امام حسین حتی اگر روی پایــه ستونی هم نوشته بشود ستون را توی خیابان حمل كند توجیه دارد كه این چی است تو حمل میكنی میگوئیم امام حسین ما همچین حرفی زد. زیبائیهایی كه در عاشورا بود چند جلسه صحبت كردیم جوانمردی و غیرت گفته شد، اصلاحات گفته شد، جمع آوری اطلاعات، برخورد با مشكلات، سادگی و زهد، صبر، تعبد به احكام، خستگی ناپذیری، قوت قلب، اخلاص، تشكر از نعمتها، جوناپذیری، اینها گفته شد اما چیزهایی كه گفته نشد یكی. . . پس ادامه بحث هفتههای قبل است موضوع بحث هم زیبائیهای كربلا، یا بگوئیم كربلا نمایشگاه تمام كمالات از طرف اهل بیت، از طرف امام(علیه السلام) حالا نمیدانم شانزده هفده هر چه گفتهام عددش از دستم رفته یكیاش این است. ==اقدام برای اصلاح تا آخرین نفس==
فرض كنیم كه اگر هجده تا گفته باشیم بگوئیم امر به معروف تا آخرین نفس، ما امر به معروف میكنیم ولی یكبار كه گفتیم گوش نداد میگوئیم ول كن بابا به من چه، مثلاً یكبار میگوئیم داداش سیگار نكش دیگر بعد رهایش میكنیم بلند شو نمازت را بخوان نمیخواند میگوئیم ول كن خسته شدیم ما با یكی دو بار خسته میشویم ببینید برادرها و عزیزانی كه پای تلویزیون هستید شما پدر تا كی بچهاش را میبرد دكتر؟ آنقدر میبریم دكتر تا بچه خوب شود هیچ پدر و مادری نمیگوید من یك قرص به او دادم خوب نشد بگذار بمیرد شما اگر یك جایی گیر كنی یك بار داد نمیزنی اینقدر داد میزنی تا یك راه نجاتی پیدا كنی قندی را كه میخواهند بشكنند اگر یكبار قندشكن را زدند قند نشكست نمیگویند قند را توی كوچه بیندازیم اگر میوه درختی را دیدی كه نرسیده شاخهاش را نمیشكنی آنقدر صبر میكنیم تا برسد آنقدر قند را میزنیم تا قند بشكند آنقدر تبر میزنیم تا چوب بشكند آنقدر به دكتر مراجعه میكنیم تا مریض خوب بشود اگر بیماری داری و نسخهای دست طرف بود دو تا داروخانه بسته بود برنمی گردی بگویی من رفتم هفت هشت تا داروخانه بسته بود شما بهتر است كه دیگر بمیری حتی از شهرستانها هم باشد تاكسی تلفنی كرایه میكنی خودت را به آب و آتش میزنی از شهر دیگر از بیمارستان دیگر پزشكی دیگر. . . اینطور نیست كه بگویی آقا من گفتم گوش نداد تا آخرین نفس. . . كربلا همه چیزهایش آخرین بود آخرین نفس، حالا شما آموزشهای نظامی هم دیدهاید یك چیزی برایتان بگویم. ==آخرین نفر، آخرین نفس، آخرین فشنگ==
میگویند رزمنده خوب این است كه سه تا آخرین توی او باشد آخرین نفر، آخرین نفس، آخرین فشنگ، یعنی اگر كسی را گرفتند هنوز فشنگ داشت پیداست كه خوب نجنگیده هنوز فشنگ داشته گیر كرده است اگر نفسی داشتی و اسیر شدی پیداست كه خوب دفاع نكردهای یعنی باید گرفتار بشوی كه دیگر نفسی نباشد اگر باز نفراتی داشتی باز معلوم میشود كه حقاش را انجام ندادهای، رزمندهای خوب است كه سه تا آخرین داشته باشد آخرین نفر آخرین نفس، آخرین. . . و در كربلا سه تا آخرین بود آخرین نفر علی اصغر را هم دادند آخرین فشنگ وهب در كربلا شهید شد سر وهب را انداختند پهلوی مادرش كه داغ ببیند مادر نگاهی به سر كرد و گفت ما چیزی را كه در راه خدا دادهایم پس نمیگیریم دو مرتبه از سر پسرش بجای قلوه سنگ استفاده كرد و سر را انداخت توی كلــه كسی، یعنی حتی از سر بچهشان بجای فشنگ استفاده كردند. آخرین نفس، امام حسین آن آخرین دقیقه و لحظاتی را هم كه در گودی قتلگاه بود كه یكی دو دقیقه بعد سر از بدن مطهرش جدا میشد فرمود به زن و بچهی من كاری نداشته باشید یعنی دفاع از ناموس دفاع از غیرت، آخرین، امتحان هوش، آخرین نفس، آخرین نفر، آخرین فشنگ، الان توی ارتشهای دنیا این سه تا آخرین نیست بسیاری از ارتشها تسلیم میشوند با اینكه هنوز فشنگ دارند با اینكه هنوز نفر دارند با اینكه هنوز نفس دارند كربلا برای قویترین ارتشبدهای دنیا تابلو است ما باید افتخار كنیم خوب این حرف را از كجا میگویی؟ حرفی كه میزنم روایتی است كه در بحار است در زیارت امام حسین داریم(و تنكر المنكر) تو جلوی منكر را گرفتی(بقلبك و لسانك علی حسب طاقتك و امكانك) الان امكانات زیاد است ولی مطالعه نیست كتابخانه زیاد است ولی آیا مثلاً طلبههای امروز ما. . . حالا اول از خودم بگویم كه نگویند قرائتی به ما حرف میزند مثلاً الان طلبههای امروز ما بیشتر باسواد هستند یا طلبههای قدیم؟ علمای امروز باسواد هستند یا علمای قدیم؟ الان همه علمای امروز سر سفره كتابهای قدیمها مینشینند؟ یعنی با چراغ پی سوز صدو ده جلد كتاب بحار مجلسی نوشت كه بنده پای پرژكتور حال مطالعهی ده جلد آنرا ندارم با الاغ صلــه رحم میكردند كه حالا همه فامیل ماشین دارند با هم قهر هستند همه توی جیبشان تلفن همراه است وسیلهی ارتباط هست اما خودشان ارتباطی با هم ندارند وسیلهاش هست خودش. . . مهر بزرگ است نماز نمیخواند، مسجد بزرگ است نماز خوان نیست، كتابخانه هست مطالعه نیست، امكانات حرف اول را نمیزند حرف اول را جوهر آدم میزند(ما توی مملكتمان مشكلمان دو تا چیز است 1- كت و شلوارییهایی میخواهیم كه خون رجایی توی بدنشان باشد 2- آخوندهایی میخواهیم خون سیدحسن نصرالله و خون نواب صفوی و حضرت امام(رحمه الله علیه) توی بدنشان باشد جواهر داشته باشند آدم اگر جوهر داشته باشد هیچی نداشته باشد موفق است ولی اگر آدم همه امكانات را داشته باشد خودش ذاتش جوهر. . .) جوهر مثل چاهی است كه خودش آب داشته باشد اگر چاه خودش آب داشته باشد منطقه را آب میدهد اما اگر چاه خشك باشد هی با لوله آب توی آن بریزند فایدهای ندارد خود طرف باید جوهر داشته باشد آدم اگر سخاوت داشته باشد روی موكت افطاری میدهد سخاوت نداشته باشد همهی اتاق هایش قالی ابریشم است سال میآید و میرود یك گرسنه روی آن سیر نمیشود جوهر سخاوت غیر از اتاق پذیرایی است. ==توجه به مشكلات و سختیهای گذشتگان==
19- توجه به تاریخ، این یك ارزش است امام سجاد(علیه السلام) میفرماید توی راه كه میرفتیم كربلا(خرجنا مع الحسین) با حسین از مكه خواستیم بیائیم كربلا(فما نزل منزلاً) هر منزلی كه پیاده میشدیم برای استراحت(و لا ارتحل منه) و هر منزلی كه میخواستند از منطقهای كوچ كنند چه آنوقتی كه مینشستند و چه آنوقتی كه میرفتند(ألا ذكر یحیی بن زكریا و قتله) در هر نشست و حركتی یاد حضرت زكریا میافتاد چون مردم سر حضرت یحیی را بریدند بخاطر اینكه زن فاحشهای علاقمند شده بود این كشته بشود مثلاً میگفت بعضی از مردم به قدری نا اهل هستند كه برای رضای یك زن فاحشه سر پیغمبر را میبرند آنوقت اینرا هی میگفت اینكه امام حسین در هر نشست و برخاستی میگفت میخواهد بگوید توجه به تاریخ یعنیای كسانی كه با من هستید ممكن است برای رضای یزید بن معاویه سر من را هم ببرند یعنی تاریخ تكرار میشود. اینكه آدم توجه به تاریخ داشته باشد خیلی خوب است یك جوان امروز میگوید آخر این چه بساطی است نه ازدواجی، نه مسكنی، نه شغلی، نه چی، نه چی، این كلاسهایی كه توی دانشگاه میگذارند اگر از من بپرسند بهترین درس برای دانشجو برای دبیرستانی برای طلبه چیه میگویم بهترین درس این است كه این مشكلاتی را كه فرمانده و مربی داشته است و مرجع تقلید مشكلاتش را گاهی برای باقیها بگوید شنیدن مشكلات قصه را حل میكند خیلی مهم است. یكی از مراجع از من پرسید كه من میخواهم برای طلبه هایم موعظه كنم چه موعظه كنم؟ گفتم موعظه نمیخواهد در طلبگی بدبختی هم كشیدهای؟ گفت بله، گفتم خاطرات بدبختیات را بگو میگویند اِه پس آقامان هم یك همچین مشكلاتی را داشته است دیگر برایش آرام میشود آرام میشود قرآن به پیغمبر(صلی الله علیه و آله) میگوید «فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنْ الرُّسُلِ» الأحقاف/35 صبر كن، مشكل است؟ تمام انبیای قبل از تو هم حوصله كردند طوری نیست. (مكه یكی گفت هِ هِ گفتم چیه؟ گفت گم شده ام؟ گفتم خوشا به حالت، گفت چرا؟ گفتم تو تنهایی گم شده ای ما با كاروان همه با هم گم شده ایم اصلاً خندید راحت شد. می آید پیش من می گوید حاج آقا قرائتی یك جوانی دارم لیسانس است فوق لیسانس است می شود برای ایشان شغل اداری. . . می گویم توی فامیل خودمان جمعیتی داریم كه هم لیسانس هستند و هم فوق دیپلم هستند یكی شان را نتوانسته ام استخدام كنم قانوناً استخدام هم نشدند می گوید بچه های خودت استخدام نشدند؟ می گویم نه والله نه باالله بچه های خودم مدركشان هم بالاست استخدام نیستند وقتی می فهمد كه خودم چند تا بچه دارم هیچكدام استخدام نیستند. . . من هم بالاخره توی مملكت عنوانی داریم قدیمی ترین معاون وزیر توی جمهوری اسلامی من هستم هیچ معاون وزیری سابقه اش از من بیشتر نیست از اول انقلاب معاون وزیر بوده ام همه بچه هایم هم لیسانس دارند استخدام هم نشده اند این وقتی. . . می گوید قربانت بروم خداحافظ شما یعنی وقتی. . . راحت می شود این اول فكر می كند كه بچه های من همه یك جایی دستشان بند است بعد بچه ی خودش روی دستش مانده است بگوئیم آقا من هم این مشكل. . . می گوید آقا من مشكل دارم می گویم خوشا به حالت می گوید چرا؟ می گویم من چهار تا مشكل دارم تو یك مشكل داری اینكه انسان یاد دیگران بیفتد طوری نیست خدا به پیغمبرش می گوید «قُلْ إِنْ أَدْرِی» الجن/25 به مردم بگو من بلد نیستم تا من طلبه اگر سوالی از من كردند بگویم آقا بلد نیستم چون پیغمبر گفت بلد نیستم من راحت شدم اگر من بگویم بلد نیستم خواهند گفت كه آقا شیخ سواد ندارد؟ باسمه تعالی سواد ندارم می خواهی بگویی چه؟ وقتی، توجه به تاریخ. . . بابا بزرگترها گفتند بلد نیستم انبیای قبل هم صبر كردند به این آقای مرجع تقلید گفتم می شود شما یكی از خاطره های بدبختی ات را برای من بگویی؟ گفت یكبار می خواستم غسل كنم پول نداشتم هر چه اینطرف و آنطرف رفتم پول نداشتم به حمامی بدهم به آن آقای حمامی گفتم می شود من ساعت ام را پهلوی شما گرو بگذارم من غسل كنم می گفت ساعتم را پهلوی حمامی گرو گذاشتم رفتم غسل كردم گفتم خوب اینرا به طلبه ها بگو كه اگر بی پول هستند غصه نخورند. این خیلی شیرین است توجه به تاریخ، مثلاً اینهایی كه توی جبهه ها بوده اند اینهایی كه ایثار كرده اند اینهایی كه. . . آنوقت قرآن خیلی از این حرفها زده است) میگوید «وَاذْكُرْ فِی الْكِتَابِ مَرْیَمَ» مریم/16 نگذار تاریخ مریم كهنه بشود «وَاذْكُرْ فِی الْكِتَابِ إِبْرَاهِیمَ» مریم/41 پیغمبر تاریخ ابراهیم را بگو تا الگوی مردها باشد تاریخ مریم را بگو تا الگوی زنها باشد چه سختیهایی كشیدند. ==استفاده از تمثیل در سخن امام حسین(ع)==
20- استفاده از تمثیل: مثال زدن، آقا مثل غوغا میكند یكی از دوستان این سخنرانیهای الان دههی سوم است كه سخنرانی میكنم بیست و پنج سال است كه توی تلویزیون هستم سخنرانیهای هفده سال را گوش كرده ضرب المثل هایش را در آورده است طنزهایش را در آورده خاطراتش را در آورده هر كدامش یك كتاب شده است آنوقت تمثیل خیلی غوغا میكند خود شما اگر بدانید یك ضرب المثل بزنید بسیاری از مشكلات حل میشود. صلواتی بفرستید. مرحوم مطهری زمان شاه در یكی از استانها سخنرانی میكرد موضوع بحثاش این بود كه اگر كسی سی سالگی چهل سالگی پنجاه سالگی گناه كرد چرا قرآن میگوید «خَالِدِینَ فِیهَا» البقرة/162 تا ابد توی جهنم میسوزد، خوب اگر خدا عادل است ما ده سال كه گناه كردهایم ده سال بسوزیم چرا ده سال گناه كردهایم میفرماید جاودانه. . . ایشان یك بحث علمی داشت كه خلاصهاش این بود كه جزا اگر قراردادی باشد میشود چانه زد مثلاً میگویند آقا هر كس از چراغ قرمز رد شد فرض كنید كه ده هزار تومان بیائیم بگویئم آقا ده هزار تومان چیه و چیه چانه بزنیم ده هزار تومان را پنج هزار تومان كنیم چون قراردادی است چیزهای قراردادی را میشود چانه زد و پائین آورد اما چیزهایی كه طبیعی است شما دو لیتر هم گریه كنی فایدهای ندارد مثلاً شما خمیر شور دادهای به نانوا نانوا زده به تنور نان شور به تو میدهد حالا دو لیتر گریه كن اگر به اندازه اقیانوسها هم گریه كنی این خمیر شوری كه دادهای جز نان شور نیست زاویه قائمه است حالا همه اساتید ریاضی بنشینند پای زاویــه قائمه گریه كنند زمین حركت میكند حالا گالیله را آوردند گفتند غلط میكنی كه زمین حركت میكند بگو زمین حركت نمیكند گفت حركت نمیكند ولی تو حركت خودت را بكن چیزهای طبیعی با التماس و چانه تغییر نمیكند خلاصه ایشان بحث كرد كه جزا گاهی قراردادی است میشود بحث كرد گاهی طبیعی است و قابل چانه زدن نیست دندان شما سفید است حالا مادرت دو لیتر گریه كند كه من میخواهم دندان بچهام قهوهای باشد فایدهای ندارد آب جوش داغ است، بالاخره فرمایشات ایشان كه تمام شد من دیدم كه بعضی هنوز یك چیزی توی مخشان هست همه درست نفهمیدند با اینكه ایشان خیلی زحمت كشید من گفتم حضرت استاد اجازه میفرمائید من بیایم بغل شما یك ضرب المثل بزنم؟ مرحوم مطهری فرمود بیا بالا رفتیم بالای آن بلندی رفتم گفتم هر كس حرف استاد را فهمید الحمدلله رب العالمین هر كس حرف استاد را نفهمید چرا ما چند سال گناه میكنیم اما تا ابد میسوزیم؟ جواب، شما یك دقیقه با چاقو میزنی توی چشمات تا ابد كور هستی گناه شما یك ثانیه كوری دائمی است. تمثیل خیلی خوب است. عرض كنم به حضور شما كه صبح با یك كسی صحبت میكردیم كه. . . میگفت شما چرا روی خاك سجده میكنید، اشكالی دارد شیعه نماز خودش را بخواند سنی هم نماز خودش را بخواند كار به هم نداشته باشند وحدت شیعه و سنی یعنی وحدت در هدف دیگر حالا هر یك لباسی میخواهد بپوشد آزادش بگذارید اختیارش با خودش است دیدم این چانه میزند گفتم حالا كه چانه میزنی من یك مثال میزنم ببین شما اگر مریض شوی یك قرصات را یك دكتر بگوید بخور یك قرصی را دو تا دكتر میگوید بخورد شما اگر مریض باشی از كدام قرصها میخوری؟ با هم بگوئید، میگوئیم آن قرصی كه دو تا دكتر. . . ما اگر به خاك سجده كنیم دو تا دكتر میگویند نمازت درست است هم دكترهای شیعه هم دكترهای سنی اما اگر روی قالی نماز بخوانیم یك دكتر میگوید نماز تو درست است یك دكتر میگوید نمازت درست نیست حالا من روی سنگ سجده میكنم دلیل خیلی. . . اصحاب پیغمبر هم همینطور، بنابراین استفاده از مثل خیلی خوب است میگوید خدا عادل است میگوئیم بله، میگوید اگر خدا عادل است این زهر مار چه خاصیتی دارد؟ زهر مار سالی یك نفر را میكشد میگوئیم زهر مار در جای خودش خوب است قرآن یك آیه دارد میگوید خداوند در هستی نمره نوزده و نیم خلق نكرده است «الَّذِی أَحْسَنَ كُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ» السجدة/7 آنچه خدا آفریده نمرهاش بیست است بنابراین نمیتوانیم بگوئیم زنها ناقص هستند قرآن میگوید زنها هم جزو كل شی هستند مرد هم بیست است بچه هم بیست است همه چیزی نمرهاش بیست بگویی، بگوید آقا زهر مار چه بیستیای دارد میگویم زهر مار در جای خودش نمرهاش بیست است مثل آب دهان كه در دهان نمرهاش بیست است بعد اگر پرت شد تف میشود و بد میشود اگر تف بد بود معنایش این نیست كه آب دهان هم بد باشد هر چیزی را باید در جای خودش نمره بدهد زهر مار در بدن مار نمرهاش بیست است بله جا بجا. . . ابرو روی چشم نمرهاش بیست است چرا؟ برای اینكه خورشید میخواهد بتابد روی چشم این ابرو جلوی فشار نور را میگیرد كه نور به چشم بعد اگر ابرو بیاید اینجا ممكن است نمرهاش صفر باشد. امام حسین در مسیر راه چند تا مثل زد استفاده از تمثیل، اول فرمود(خط الموت علی ولدآدم مخط القلاده علی جید الفتات) مرگ برای بشر مثل گردنبند توی گردن عروس است این خیلی است. . . گردنبند نه توی سینــه هر زنی توی سینــه عروس، (محط القلاده) قلاده یعنی گردنبند(علی جید الفتاه) گردنبند توی سینهی دختر، امام حسین چه دیدی دارد كه مرگ را اینقدر زیبا میبیند یا میفرماید دنیا چیزی نیست مثال دنیا مثال ظرف آبی است كه میشورند دمر میكنند یك مقدار آب توی كاسه میماند فرمود دنیا پهلوی آخرت مثل یك مقدار آبی است كه ته ظرف میماند یا مثلاً میفرماید شما من را بكشید اما بدانید كه بعد از من شما دیگر روز خوشی نمیبینید مگر به مقداری كه(یركب الفرس) یعنی به اندازه سوار شدن به اسب یعنی لحظات كمی را به شما خوش خواهد گذشت بعد جنایتكارانی بر شما. . . كسانی بر شما حكومت خواهند كرد كه دمار از روزگار شما در خواهند آورد مثل میزند به سوار شدن اسب مثل میزند به آبی كه ته ظرف مانده است مثل میزند گردنبند یك روز فرمود چیزی به قیامت نیست مرگ یك پل است سعی كنید از این پل رد شوید قصه حل است تشبیهات و تمثیلاتی كه امام دارد. ==شهادت امام حسین(ع) برای هدایت، نه شفاعت==
21- شهادت برای هدایت: الان میگویند امام حسین شهید شد تا گناهان ما بخشیده بشود خوب این عقیده شبیه عقیده مسیحیها است كه میگویند عیسی را به دار آویختند كه گناهای مسیحیها بخشیده شود او فدای ما شد ما همه غرق گناهیم یك حسین داریم شما نماز نمیخوانی نخوان روزه هم میخوری بخور، فحش هم میدهی بده، ربا هم میخوری بخور، فقط روز عاشورا بیا عزاداری كن این شهادت برای این است كه خداوند همه گناهان ما را ببخشد؟ اینطور نیست شهادت برای هدایت است از كجا میگویی؟ در زیارت اربعین امام حسین داریم(وبذل مهجته مهجه) خونش را بخشید برای چی(لیستنقذ عبادك من الضلاله) تا عباد را از گمراهی بیرون بیاورد(والجهاله) مردم را از جهل بیرون بیاورد(والعمی) مردم را از كوری بیرون بیاورد(والشك و الارتیاب) مردم را از شك و ریب بیرون بیاورد(ألی باب الهدی) امام حسین شهید شد تا مردم چشمشان باز بشود، رئیس حكومت اسلامی كی باید باشد؟ بیت المال باید دست كی باشد؟ گاهی وقتها انسان یك عملی را انجام میدهد كه مردم را متوجه كند امام حسین شهید نشد برای فقط ثوابش، شهید بشود برای شفاعتش، البته ثواب دارد شفاعت هم میكند همه درست اما هدف امام حسین هدایت بود.
==پیام كربلا: نترسیدن از دشمن==
نترسیدن بدون هیچ امكاناتی، یك چیزی برایتان بگویم ابوالفضل دست راستش جدا شد بعد هم دست چپش، میدانید وقتی دو تا دستش افتاد چی گفت؟ الله اكبر، حالا بوش یا آمریكا ایران را تهدید كنند ایرانیها پای روضهای نشستهاند كه ابوالفضل فرمود، چی فرمود؟ وقتی دو تا دستش قطع شد، فرمود(یا نفس)ای نفس ابوالفضل(لا تخش من الكفار) از كفار نترس، یعنی آنوقتی كه. . . ما الان تمام امكاناتی كه دنیا دارد به لطف خدا داریم تجربهی جنگ را داریم ایمان داریم، جوان داریم، اسلحه داریم، تولید اسلحه داریم، عقل داریم، اتحاد داریم، فرمانده عادل مجتهد داریم، اگر هیچی نداشته باشیم، آب نداشته باشیم مشك هم پاره بشود دو تا دست هم نداشته باشیم تازه ابوالفضل از كربلا پیغام داد گفت آنوقتی هم كه دو تا دستت قطع شد یعنی هیچ هیچ هیچ، هیچ امكانات دفاعیای نداری باز هم بگو(لا تخش من الكفار) از كفار نترس اصلاً علت اینكه آمریكاییها و صهیونیستها بودجهای گذاشتهاند برای یك مشت اساتید دانشگاه كه این شیعه چی است؟ چون ما تمام دنیا را آرام كردیم این شیعه توی استخوان است منصور دوانقی میگفت ما همه جا را گرفتیم این امام صادق(علیه السلام)توی گلویمان است نه میآید بیرون نه میشود آنرا قورت داد الان استخوان توی گلوی جنایتكارها الان لبنان دارد میشود بچههای فلسطین هستند ایران هستند این چیه؟ این روضه مهم است جوانهای. . . میخواهم بگویم روضه مال قدیمیها نیست روشنفكرهای ما تحصیلكردگان ما باید ایام عزاداری بنشینند و بگویند عجب! ابوالفضل هیچی نداشت باز هم گفت نترس آنوقت تو همه چیزی داری باز هم میترسی(یا نفس لا تخش من الكفار) اینها را. . . روی علماتها اینها را بنویسند من غصه میخورم هم از مسجدها غصه میخورم هم از هیئتها، مسجدها میروی كاشی كاری نوشته هیچ جنی نمیتواند یك متر آنرا بخواند روان بنویس آقا خط كوفی است به من چه كه خط كوفی است سیخی است میخی است من پول از مردم بگیریم احیاء خط كوفی آنوقت جوانهایمان نفهمند كه این چیه؟ اسرار نماز را قشنگ بنویس یك جوان هم كه آمد دو دقیقه دیگر كه آقا میآید برای نماز این دو دقیقه اسرار نماز را بفهمد اگر بناست پرچمی بلند بشود بگوئیم كه چی است رمز اینكه ایران میگوید از آمریكا نمیترسیم چون ابوالفضل دارد و ابوالفضل هم این پیام را داده است پیام ابوالفضل را دنیا هم بداند دنیا هم در مقابل آمریكا شاخ و شانه میكشد منتهی نمیخواهند كه ما بفهمیم عكس آوردهاند توی خیابان پنجاه متر خوب این چی توی آن هست هیكل، پیامش چیه؟ نمیدانم چیه، عكس كه پیام ندارد تفكر پیام دارد شما یك عمامه بزرگ سر من بگذرا عمامه بزرگ كه پیام ندارد ببین من چی میگویم عكس ابوالفضل را قاب میكنند چهل متر در هشتاد متر فرض كنید، این یعنی چه؟ ببینید پیام ابوالفضل چیه؟ فرمود هیچی ندارم اما از دشمن نمیترسم این مكتب است یك بچه دبیرستانی یك دانشجو همه این را یاد بگیرند بیمه میشوند اصلاً اینرا حفظ كنند(یا نفس لا تخش من الكفار) دو تا كلمه حفظ كنیم. (فما الموت الا قنطره) مرگ پل است حفظ كنیم. خدایا، عجب مكتبی داریم، اینكه میگویند مكتب اسلام غنی است این است حالا این یك جمله است قرآن هر حرفش یك نكته دارد حالا این همه شعرش یك نكته دارد من دارم تفسیر مینویسم گاهی میرسیم به اینكه یك واو یك پیام دارد یك الف پیام دارد نون آن یك پیام دیگر دارد همهاش پیام است مثلا میبینیم كه خدا یكجا یكبار قسم خورده است بعضی جاها خدا دو تا قسم خورده است بعضی جاها خدا سه تا قسم خورده است بعضی جاها چهار تا قسم خورده است بعضی جاها پنج تا قسم خورده است بعضی جاها یازده تا قسم خورده است آنوقت هر كدام از اینها یك كد دارد آنوقت آنجاهایی كه یازده تا قسم خورده است گفته «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا» الشمس/9 یازده تا قسم میخورد میگوید رستگار كسی است كه تزكیه باشد نگو فلانی فلانی خوشبخت است خانه و ماشین و تلفن دارد متكبر است به كسی سلام نمیكند فلانی یك كیلو طلا دارد بله ولی دو سال است كه با دختر عمهاش قهر است دختر بی طلایی كه با دختر. . . دختر با دختر پسر با پسر، یعنی صلهی رحم برای ما ارزش است نه طلا وگرنه شما سه كیلو طلا داشته باش توی دلت هم كینه باشد «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا» این قصهی انسان سازی و خودسازی و تربیت به قدری است كه خدا به آن یازده تا قسم خورده است به هر چیزی یا یك دانه قسم خورده است یا دو تا یا سه تا یا چهار تا یا پنج تا تنها سورهای كه یازده تا قسم خورده است برای اینست كه بگوید اصل تربیت است تعلیم و تزكیه افرادی هستند كه مدركشان بالاست ولی آدم نیستند تحصیلكرده است مغرور است متكبر است حسود است، اینها حساب دارد. خدایا تو را به حق محمد و آل محمد روز به روز معرفت ما را عشق ما نسبت به خودت و اولیائت و راهت بیشتر و ما را عاشق راهت قرار بده. هر كجا دشمن شاد میشود نسبت به ما خدایا ما را دشمن شاد مكن. هر نقشهای علیه اسلام و مسلمین هر كجای كره زمین كشیده میشود نقشهاش را نقش بر آب و نقاش نا اهلش را نابود بفرما. كشور ما امت اسلامی مسلمین لبنان و فلسطین و عراق، مسلمین جهان را در پناه آقا حضرت مهدی(علیه السلام) حفظ بفرما. والسلام علیكم و رحمة اللَّه و بركاته
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1757