responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 524

كه بيشتر در معناى اخير به كار مى‌رود، معمولًا اين معنا از آن به ذهن مى‌رسد. [1]

'''مُسْتَطِيْر:'''

{{(آیه):شَرُّهُ مُسْتَطيراً}}

{{صورتی:«مُسْتَطِيْر»}} از مادّه‌{{صورتی: «إِستطارَة- طَوْر»}} به معناى گسترده و پراكنده است، و اشاره به عذاب‌هاى گوناگون و وسيع آن روز عظيم مى‌باشد. [2]

'''مُسْتَقَرّ:'''

{{(آیه):لِّكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌ}}

{{صورتی:«مُسْتَقَرّ»}} از مادّه‌{{صورتی: «استقرار- قَرار»}} ممكن است، مصدر ميمى باشد به معناى استقرار، و يا اسم زمان و مكان، به معناى محل استقرار.

در صورت اول خبر از اصل تحقق وعده‌هاى الهى مى‌دهد، و در صورت دوم خبر از زمان و مكان اين وعده‌ها است.

«مُسْتَقَرّ» در اصل، از مادّه «قُرّ» (بر وزن حُرّ) به معناى سرما است و از آنجا كه سرماى شديد هوا، انسان و موجودات ديگر را خانه‌نشين مى‌كند، اين كلمه به معناى سكون و توقف و قرار گرفتن آمده است، و مستقر به معناى ثابت و پايدار مى‌آيد.

واژه‌{{صورتی: «مُسْتَقِر»}} به معناى ثابت و پابرجا، در سوره‌{{صورتی: «قمر»}} ممكن است اشاره به اين باشد كه، اين عذاب به قدرى كوبنده، قوى و نيرومند بود كه هيچ چيز قدرت مقابله با آن را نداشت. اين معنا نيز گفته شده است كه چون اين عذاب دنيوى با عذاب برزخى آنها اتصال پيدا كرد، از آن تعبير به «مُسْتَقِر» شده است. [3]

'''مُسْتَمِر:'''

{{(آیه):وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ}}

تعبير به‌{{صورتی: «مُسْتَمِر»}} از مادّه‌{{صورتی: «استمرار»}} اشاره به اين است كه، آنها معجزات مكرّرى از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله ديده بودند، كه‌{{صورتی: «شقّ القمر»}} ادامه آن بود، آنها همه را بر تداوم سحر حمل مى‌كردند، و آن را{{صورتی: «سحرى مستمر»}} مى‌پنداشتند، هر چند اين تهمت، بهانه‌اى بود براى عدم تسليم در مقابل حق.

بعضى از مفسران،{{صورتی: «مُسْتَمِر»}} را به معناى «قوتمند» تفسير كرده‌اند (چنان كه مى‌گويند:

{{صورتی:«حَبْلٌ مرِير»:}} يعنى طناب محكم) و بعضى آن را به معناى «گذرا و ناپايدار» تفسير نموده، ولى ظاهر همان تفسير اول است. [4]

'''مُسْتَوْدَع:'''

{{(آیه):فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ}}

{{صورتی:«مُسْتَوْدَع»}} از مادّه‌{{صورتی: «وَدْع»}} (بر وزن منع) به معناى ترك كردن است و از آنجا كه امور

[1]سوره قمر: 53؛[https://lib.eshia.ir/27575/23/89/مُسْتَوْدَع مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج23، ص89.]

[2]سوره انسان: 7؛[https://lib.eshia.ir/27575/25/352/مُسْتَطِيْر مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج25، ص352.]

[3]. انعام، آيات 67، 98 ؛[https://lib.eshia.ir/27575/5/357/مُسْتَقَرّ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج5، ص357.]؛سوره هود: 6؛[https://lib.eshia.ir/27575/9/32/مُسْتَقَرّ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج9، ص32.]؛ فرقان، آيات 24، 66 ؛[https://lib.eshia.ir/27575/15/78/مُسْتَقَرّ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج15، ص78.]؛سوره قمر: 38؛[https://lib.eshia.ir/27575/23/75/مُسْتَقَرّ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج23، ص75.]

[4]. قمر، آيات 2، 19 ؛[https://lib.eshia.ir/27575/23/20/مُسْتَمِر مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج23، ص20.]

نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 524
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست