نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 375
اين اموال و ذخيره نمودن براى مشكلات و روز مبادا است. بعضى نيز، آن را به
امساك و نگهدارى تفسير نمودهاند. ولى معناى اول از همه ظاهرتر است. [1]
'''عدل:'''
{{(آیه):ذَوا عَدْلٍ
مِّنْكُمْ}}
منظور از{{صورتی: «عدل»}} در سوره{{صورتی: «مائده»}} همان عدالت به معناى پرهيز از گناه كبيره و مانند آن است، ولى اين احتمال در
معناى آيه نيز هست كه مراد از عدالت، «امانت در امور مالى» و عدم خيانت باشد، مگر
اين كه با دلائل ديگر ثابت شود كه شرائط بيشترى در چنين شاهدى لازم است.
{{صورتی:«عدل»}} در سوره{{صورتی: «انعام»}} به معناى «معادل» و چيزى است كه به عنوان جبران كار خلاف داده مىشود، تا طرف
آزاد گردد؛ در حقيقت معناى آن شبيه «غرامت و جريمه و فديه» است. [2]
'''عَدْن:'''
{{(آیه):جَنَّاتِ عَدْنٍ
وَ رِضْوانٌ}}
{{صورتی:«عَدْن»}} در لغت به معناى اقامت و بقاء در يك مكان و استقرار و ثبات است، و لذا به
«معدن» كه جايگاه بقاى مواد خاصى است، اين كلمه اطلاق مىشود؛ بنابراين، مفهوم{{صورتی: «عَدْن»}} با خلود شباهت
دارد. ولى از آنجا كه در جمله قبل به مسأله خلود اشاره شده، چنين استفاده مىشود
كه «جنّات عدن» محل خاصى از بهشت پروردگار است، كه بر ساير باغهاى بهشت امتياز
دارد.
و در سوره{{صورتی: «مريم»}} اين مفهوم را مىرساند كه ساكنان آن هميشه در آن{{صورتی: «مقيم»}} خواهند بود.
توصيف به «عَدْن»، كه به معناى هميشگى و جاودانى است، دليل بر اين است كه بهشت
همچون باغها و نعمتهاى اين جهان نيست كه زائل شدنى باشد؛ زيرا چيزى كه انسان را
در رابطه با نعمتهاى بزرگ اين جهان نگران مىسازد، اين است كه همه آنها سرانجام
زوالپذيرند، اما اين نگرانى در مورد نعمتهاى بهشتى وجود ندارد. [3]
'''عَدْو:'''
{{(آیه):وَجُنُودُهُ
بَغْياً وَ عَدْواً}}
{{صورتی:«عَدْو»}} به معناى تجاوز است، يعنى: آنها به خاطر ستم و تجاوز به «بنى اسرائيل» به
تعقيبشان پرداختند. [4]
'''عُدْوَة:'''
{{(آیه):إِذْ أَنْتُم
بِالْعُدْوَةِ الدُّنْيا}}
{{صورتی:«عُدْوَة»}} از مادّه{{صورتی: «عَدْو»}} (بر وزن سرو) در اصل، به معناى تجاوز كردن است ولى به