responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 162

«جِثِىّ» را به معناى «گروه، گروه» تفسير كرده‌اند، و بعضى به معناى انبوه و متراكم بر روى هم، همانند خاك‌ها و سنگ‌ها؛ ولى تفسير اول مناسب‌تر و مشهورتر است. [1]

'''جَحِيم:'''

{{(آیه):إِلى‌ صِرَاطِ الْجَحِيمِ}}

{{صورتی:«جَحِيم»}} از مادّه‌{{صورتی: «جحم، جحمه»}} (بر وزن فهم و ضربه) گرفته شده كه به معناى بر افروختن آتش است؛ بنابراين «جحيم» همان آتش فروزان و شعله‌ور است، و معمولًا در تعبير قرآن به معناى دوزخ آمده است. [2]

'''جدّ:'''

{{(آیه):وَ أَنَّهُ تَعالى‌ جَدُّ رَبِّنَا}}

{{صورتی:«جدّ»}} در لغت معانى زيادى دارد از جمله:

{{صورتی:«عظمت»، «شدت»، «جديت»، «بهره و نصيب»، «نو شدن»}} و مانند آن؛ ولى ريشه اصلى آن، به طورى كه «راغب» در «مفردات» آورده به معناى‌{{صورتی: «قطع»}} است، و از آنجا كه هر وجود با عظمتى از موجودات ديگر جدا مى‌شود، اين واژه به معناى عظمت آمده است. همچنين، در مورد ساير معانى آن، همين تناسب را مى‌توان در نظر گرفت. و اگر به پدر بزرگ جدّ گفته مى‌شود، آن هم به واسطه بزرگى مقام يا سنّ او است.

جمعى از مفسران، براى‌{{صورتی: «جدّ»}} در اينجا معانى محدودترى ذكر كرده‌اند؛ بعضى آن را به معناى «صفات»، بعضى به معناى «قدرت»، بعضى به معناى «ملك و حكومت»، بعضى به معناى «نعمت» و بعضى به معناى «نام» تفسير كرده‌اند؛ كه همه اينها در معناى عظمت جمع است.

ولى از آنجا كه اين تعبير به هر حال معناى معروف «جدّ» كه همان پدر بزرگ است تداعى مى‌كند، در بعضى از روايات آمده است كه طايفه جنّ از روى نادانى چنين تعبير نامناسبى را برگزيدند، اشاره به اين كه شما هرگز اين گونه درباره خداوند تعبير نكنيد. [3]

'''جِدالَ:'''

{{(آیه):وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ}}

{{صورتی:«جِدالَ»}} از مادّه‌{{صورتی: «جَدَلَ»}} به معناى گفتگوى توأم با نزاع است؛ و در اصل، به معناى محكم پيچيدن طناب است و از آنجا كه طرفين گفتگوى آميخته با نزاع، به يكديگر مى‌پيچند و هر كدام مى‌خواهد سخن خود را به كرسى بنشاند، اين واژه در آن به كار رفته است و با اين كه «جدال»، «مراء» و «حِجاج» (بر وزن لجاج) در معنا، شبيه يكديگرند، ولى «جدال» براى باز گرداندن طرف از عقيده خود به كار مى‌رود.

[1]سوره مريم: 68؛[https://lib.eshia.ir/27575/13/131/جِدالَ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج13، ص131.]

[2]. صافات، آيات 23، 97 ؛[https://lib.eshia.ir/27575/19/46/جَحِيم مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج19، ص46.]؛سوره انفطار: 14؛[https://lib.eshia.ir/27575/26/243/جَحِيم مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج26، ص243.]

[3]سوره جنّ: 3؛[https://lib.eshia.ir/27575/25/11/جدّ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج25، ص11.]

نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 162
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست