نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 132
{{صورتی:«تطيّر»}} چنان كه مىدانيم از مادّه{{صورتی: «طير»}} به معناى پرنده است، و چون عرب فال بد را غالباً به وسيله
پرندگان مىزد، عنوان{{صورتی: «تطير»}} به معناى فال بد زدن آمده است. [1]
'''تَعاطى:'''
{{(آیه):فَتَعاطى
فَعَقَرَ}}
{{صورتی:«تَعاطى»}} در اصل به معناى برگرفتن چيزى يا به سراغ مطلبى رفتن است؛ و نيز به انجام
كارهاى مهم و خطرناك، يا انجام كارهاى پر زحمت، و يا كارى كه در مقابل آن عطا و
مزدى قرار داده شده است، گفته مىشود. [2]
'''تَعْبَثُون:'''
{{(آیه):ريعٍ آيَةً
تَعْبَثُونَ}}
{{صورتی:«تَعْبَثُون»}} از مادّه{{صورتی: «عبث»}} به معناى كارى است كه هدف صحيح در آن تعقيب نمىشود. [3]
'''تَعْتَدُّونَها:'''
{{(آیه):مِنْ عِدَّةٍ
تَعْتَدُّونَها}}
از جمله{{صورتی: «تَعْتَدُّونَها»}} (عده را محاسبه كنيد) استفاده مىشود كه عِدّه نگه داشتن زن، يك نوع حق براى
مرد محسوب مىشود، و بايد چنين باشد؛ زيرا امكان دارد در واقع زن باردار باشد، و
ترك عده، و ازدواج با مرد ديگر، سبب شود وضع فرزند نامشخص گردد، و حق مرد در اين
زمينه پايمال شود. [4]
'''تَعْثَوْا:'''
{{(آیه):وَ لا تَعْثَوْا
فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ}}
{{صورتی:«تَعْثَوْا»}} از مادّه{{صورتی: «عثى»}} به معناى توليد فساد است؛ منتها اين ماده بيشتر به مفاسد اخلاقى و معنوى گفته
مىشود در حالى كه مادّه{{صورتی: «عيث»}} بهمفاسد حسّى اطلاق مىگردد.
بنابراين، ذكر كلمه{{صورتی: «مُفْسِدِين»}} بعد از جمله{{صورتی:
«لاتَعْثَوْا»}} به عنوان تأكيد مىباشد؛ زيرا هر دو يك معنا
را مىرسانند. [5]
'''تَعْدِلُوا:'''
{{(آیه):الْهَوى أَنْ تَعْدِلُوا}}
{{صورتی:«تَعْدِلُوا»}} ممكن است از مادّه{{صورتی: «عدالت»}} و يا از مادّه{{صورتی:
«عدول»}} بوده باشد، اگر از مادّه «عدالت» باشد، معناى
جمله چنين خواهد بود:{{صورتی: فَلا تَتَّبِعُوا
الْهَوى لِا نْ تَعْدِلُوا:}} «از هواپرستى
پيروى نكنيد تا بتوانيد اجراى عدالت كنيد».
و اگر از مادّه «عدول» باشد، معناى جمله چنين خواهد شد:{{صورتی: فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى فِى أَنْ تَعْدِلُوا:}} «از هواپرستى در مسير انحراف از حق پيروى مكنيد». [6]
'''تُعْرَضُون:'''
{{(آیه):تُعْرَضُونَ لا
تَخْفى}}
{{صورتی:«تُعْرَضُون»}} از مادّه{{صورتی: «عرض»}} به معناى نشان دادن و عرضه داشتن چيزى است، خواه كالا
[1]سوره نمل: 47؛[https://lib.eshia.ir/27575/15/520/تُعْرَضُون مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج15، ص520.]
[2]سوره قمر: 29؛[https://lib.eshia.ir/27575/23/65/تَعاطى مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج23، ص65.]
[3]سوره شعراء: 128؛[https://lib.eshia.ir/27575/15/319/تَعْبَثُون مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج15، ص319.]
[4]سوره احزاب: 49؛[https://lib.eshia.ir/27575/17/398/تَعْتَدُّونَها مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج17، ص398.]
[5]سوره اعراف: 74؛[https://lib.eshia.ir/27575/6/284/تَعْثَوْا مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج6، ص284.]؛سوره عنكبوت: 36؛[https://lib.eshia.ir/27575/16/286/تَعْثَوْا مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج16، ص286.]
[6]سوره نساء: 135؛[https://lib.eshia.ir/27575/4/214/تَعْدِلُوا مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج4، ص214.]
نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 132