نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 2 صفحه : 294
شگفتا با اين كه شخص يكم در دوران زندگيش انحلال خلافت و سلب آن را از خويشتن مىخواست ، به شخص ديگرى بست كه پس از او زمام خلافت را به دست بگيرد . آن دو شخص پستانهاى خلافت را چه سخت و قاطعانه ميان خود تقسيم كردند [ گويى چنين حادثه اى سرنوشتساز جوامع در طول قرون و اعصار ، نه به تأملَّى احتياج داشت و نه به مشورتى ] شخص يكم رخت از اين دنيا بربست و امر زمامدارى را در طبعى خشن قرار داد كه دلها را سخت مجروح ميكرد و تماس با آن ، خشونتى ناگوار داشت . در چنان طبعى خشن كه منصب زمامدارى به آن تفويض شد ، لغزشهاى فراوان به جريان مىافتد و پوزشهاى مداوم بدنبالش . دمساز طبع درشتخو چونان سوار بر شتر چموش است كه اگر افسارش را بكشد ، بينىاش بريده شود و اگر رهايش كند ، از اختيارش بدر مىرود . سوگند به پروردگار ، مردم در چنين خلافت ناهنجار به مركبى ناآرام و راهى خارج از جادّه و سرعت در رنگپذيرى و به حركت در پهناى راه بجاى سير در خط مستقيم مبتلا گشتند من به درازاى مدت و سختى مشقت در چنين وضعى تحملها نمودم تا آن گاه كه اين شخص دوم هم راه خود را پيش گرفت و رهسپار سراى ديگر گشت و كار انتخاب خليفه را در اختيار جمعى گذاشت كه گمان ميكرد من هم يكى از آنان هستم ، پناه بر خدا ، از چنين شورايى من كى در برابر شخص اوّلشان در استحقاق خلافت مورد ترديد بودم ، كه امروز با اعضاى اين شورى قرين شمرده شوم [ من بار ديگر راه شكيبايى را در پيش گرفتم و ] خود را يكى از آن پرندگان قرار دادم كه اگر پايين مىآمدند ، من هم با آنان فرود مىآمدم و اگر مىپريدند ، با جمع آنان بپرواز در مىآمدم . مردى در آن شورى از روى كينه توزى ، اعراض از حق نمود و ديگرى به برادر زنش تمايل كرد ، با اغراض ديگرى كه در دل داشت . شخص سومى از آن جمع در نتيجهء شورى به خلافت برخاست . او در مسير انباشتن شكم و خالى كردن آن بود و با بالا كشيدن پهلوهاى خويش . به همراه او فرزندان پدرش برخاستند و چونان شتر كه علفهاى با طراوت بهارى را با احساس
294
نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 2 صفحه : 294