نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 2 صفحه : 260
سر ذوق آمده ، چنان هيجانى براى شعر گفتن پيدا مىكنند كه گويى بوى عطرآگين بهشتى به مشامشان رسيده است . < فهرس الموضوعات > اجتماع آن سرزمين < / فهرس الموضوعات > اجتماع آن سرزمين همهء دنيا با ارزشهايش در نزد مرد قريشى ، در درهمى خلاصه مىشد كه از دست يك عرب بدوى بلغزد و در جيب او بيافتد . ارزشهاى حيات جز معاملات سودآور و اندوخته روى اندوخته مفهومى نداشت . < فهرس الموضوعات > حركت و تكاپوى آن اجتماع < / فهرس الموضوعات > حركت و تكاپوى آن اجتماع : مردمانى سوار بر شتران كه آوازى هم براى آنها مىخواندند ، از تپهها و درّهها و دشتها مىگذشتند ، نه سايه اى بود كه در آن بيارامند و نه پناهگاهى كه طراوتى در آن بدست بياورند ، مگر مكهء بتكده اى كه موجود عزيزى جز درهم نمىشناخت و عظمتى جز دينار سراغ نداشت . بنى اسد و بنى تميم دخترها را زنده به گور مىكردند ، بدون اين كه هدفى جز خرافاتگرايى و محو آيات الهى و انكار زيبايى طبيعت داشته باشند . راهى كه اعراب در آن روزگار پيش گرفته بودند : گذراندن جانهاى آدميان از لبهء شمشير و كوبيدن دلهاى يكديگر با تازيانههاى دوزخى زبان بوده است . براى آنان اندك تصادمى كافى بود كه وقيحترين منظره اى را در پيكار بوجود بياورند : سواران قدرتمند كه در كبر و مباهات غوطه مىخورند و مردانى كه در خاك و خون مىغلطند و كودكانى كه فرياد مىزدند و پناه مىطلبند . . . اجتماعى كه انسان بودن جز نژاد عرب را آن هم در موقعى كه در برابر جز نژاد خود قرار مىگرفتند ، قبول نداشتند ، در آن هنگام هم كه در مقابل بيگانه نبودند ، جز « خود » ى محاصره شده در قالب پستترين زندگى نمىشناختند [1] . . . < فهرس الموضوعات > اما وضع اعتقادى و ايده ئولوژيك آن اجتماع < / فهرس الموضوعات > اما وضع اعتقادى و ايده ئولوژيك آن اجتماع : بتپرستانى كه عاليترين حسّ انسانى خود را كه بىنهايتگرايى ناميده مىشود ، در مشتى از سنگها و فلزها و در ساير موادى كه با دست خودشان
[1] الامام على ( ع ) صوت العدالة الانسانيه - جرج جرداق چاپ اول ص 11 تا 15 .
260
نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 2 صفحه : 260