نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 2 صفحه : 191
بدون اصول و مسائل متافيزيكى حل و فصل نمود ، زيرا رسالت انسانى و اصول جبرى تاريخ و علم هرگز با يكديگر سازگار نخواهند بود . اين مبحث را در تفسير موضوعى الهيات مطرح خواهيم كرد . مكتب دوم - مىگويد : خداوند هيچ گونه نيازى به عبادت و روش خاصّ بندگانش در مسير زندگىشان ندارد ، بلكه حواس و عقل و وجدانى كه به آنان داده است ، راهنمايان منطقى و علمى هستند كه آنان را از رسولان فوق طبيعى بىنياز مىسازند . اشتباه اين مكتب با نظر به تضاد و تناقض عقول و اختلاف موضعگيرى انسانها در دريافت محسوسات و با محدوديتى كه حواسّ بشرى در فعاليت خود دارند ، و انعطاف پذيرى وجدان به سود خودخواهى ، بسيار روشن است . آن همه مكتبها و جهانبينىها و فلسفههاى ضد و نقيض كه سرتاسر تاريخ را پر كرده ، از كجا روئيده است مگر گويندگان آن تضاد و تناقضها عقل ندارند بلكه بالعكس هر يك از آنان خود را سرآمد عقلاى دوران خود بلكه پيشتاز ابدى كاروان بشرى مىداند . امّا وجدانهاى آدميان ، درست است كه وجدان يك راهنماى امين است ، ولى مبدء و مسير و مقصدى را كه براى كشتى وجود آدمى مطرح است ، كدامين عامل بايد تعيين نمايد ، تا وجدان آدمى نقش قطبنمايى را براى نشان دادن آن مبدء و مسير و مقصد بعهده بگيرد . خلاصه وجدان كارگاه قانونسازى نيست ، و گرنه دو انسان پيدا نمىشدند كه با يكديگر اختلافى داشته باشند ، بلكه پس از آنكه قوانين براى بشر مطرح گشت ، وجدان نقش عامل تحريك به عمل به آن قوانين را بعهده مىگيرد و احساس تعهد و مسئوليت در مقابل آن قانون را نشان مىدهد . امّا اين كه آن قانون چيست ملاك لزوم عمل به آن قانون كدام است موقت است يا پايدار . . . مربوط به فعاليتهاى وجدان نيست . موضوع محدوديت حواسّ و كميت و كيفيت كاربرد آنها ، احتياجى بگفتگو ندارد . اولا - حواس ما همواره با جزئيات سر و كار دارد و درك كلَّى و واقعيات
191
نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 2 صفحه : 191