نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 2 صفحه : 174
107 ، 108 - وَاصْطَفى سُبْحانَه مِنْ وَلَدِه انْبِياءَ اخَذَ عَلَى الْوَحْىِ ميثاقهُمْ وَعَلى تبْليغِ الرِّسالَةِ امانَتَهُمْ ( خداوند سبحان در اين كرهء خاكى پيامبرانى از فرزندان آدم برگزيد و از آنان براى سپردن وحى و امانت در تبليغ رسالت پيمان گرفت ) . در اين جملات سه موضوع بسيار مهم مطرح شده است : < فهرس الموضوعات > 1 - فلسفه اختصاص بعضى از انسانها براى پيامبرى < / فهرس الموضوعات > 1 - فلسفه اختصاص بعضى از انسانها براى پيامبرى اين مسئله كه چرا خداوند متعال بعضى از افراد انسانى را به پيامبرى برگزيده است همواره ذهن عده اى از مردم را بخود مشغول نموده است . براى توضيح و پاسخ از اين مسئله ، مقدمتا بايستى سه نوع اختلاف انسانها را در نظر بگيريم : < فهرس الموضوعات > 1 - اختلاف طبيعى انسانها < / فهرس الموضوعات > 1 - اختلاف طبيعى انسانها - بطور قطع مىتوان گفت : نه تنها هيچ دو انسانى را در همهء افراد نوع بنى آدم نمىتوان پيدا كرد كه از همهء جهات و خصوصيات مثل هم بوده باشند ، بلكه حتّى دو موجود جزئى از جمادات هم از همهء جهات و خصوصيات يكى نيستند . اين يك قاعدهء كلَّى است كه « هر چيزى با خصوصيات منحصر به خود در زنجير وجود قرار مىگيرد » . مادامى كه هر فردى از انسانها مانند هر فردى از موجود ديگر از ناحيهء صدها عوامل خصوصى ، به جريان مىافتد ، مسلم است كه داراى جنبههاى اختصاصى گشته از همهء جهات مثل فرد ديگرى نخواهد بود [1] . يكى از فيزيكدانان گفته است : « حتى دو الكترون پيدا نمىشود كه در تمام خصوصيات يكى باشند » . همين كه دو شيء تحقق پيدا كرد ، حدّاقل از نظر فضايى كه هر يك از آن دو اشغال كرده است و از نظر خصوصيّتى كه در علت بوجود آورندهء هر يك بوده است ، مرزى براى خود تعيين كرده در جريان مىافتد .
[1] در فلسفهء كلاسيك اين قاعده را باين شكل مطرح كردهاند : « الشّيء ما لم يتشخّص لم يوجد » . ( شيء مادامى كه تشخص مخصوص نيابد موجود نمىگردد ) .
174
نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 2 صفحه : 174