نخواهيم داشت تا آنكه خداوند راضى شود » . 12 - يزيد بن أبى حازم گويد : « از كوفه بيرون آمدم و چون به مدينه رسيدم بر امام صادق عليه السّلام وارد شدم و به او سلام كردم ، پس آن حضرت از من پرسيد : آيا كسى با تو هم صحبت و همراه بود ؟ عرض كردم ، بلى ، پس فرمود : آيا با يك ديگر سخن هم مىگفتيد ؟ عرض كردم ، آرى ، مردى از مغيريّه ( ياران مغيرة بن سعيد ) با من هم صحبت شد ، حضرت فرمود : چه مىگفت ؟ عرض كردم : او مىپنداشت محمّد بن عبد الله بن الحسن همان قائم است ، و دليل بر آن اين است كه اسم او اسم پيامبر صلَّى الله عليه و آله و نام پدرش نام پدر پيامبر عليهما السّلام است ، و من در جواب به او گفتم : اگر نامها را ملاك مىگيرى پس اينكه در فرزندان حسين نيز محمّد بن عبد الله بن علىّ وجود دارد ، وى به من گفت : همانا اين فرزند كنيز است - يعنى محمّد بن عبد الله بن علىّ - ولى اين يكى فرزند زنى آزاد است - يعنى محمّد بن عبد الله بن الحسن بن الحسن - پس امام صادق عليه السّلام فرمود : چه جوابي به او دادى ؟ عرض كردم : چيزى در اختيارم نبود ( پاسخى نداشتم ) كه بر او پاسخ گويم ، آن حضرت فرمود : آيا نمىدانيد كه او فرزندان زن اسير شده است - يعنى قائم عليه السّلام - » .