نام کتاب : الجواهر السنية ( كليات حديث قدسى ) ( فارسي ) نویسنده : الحر العاملي جلد : 1 صفحه : 549
محمد هارون بن موسى تلعكبرى ، در ربيع الاول سال 381 از ابو على محمد بن همام از عامر بن كثير بصرى از حسن بن محمد بن ابو شعيب حرانى از مسكين ابن بكير ابو بسطام از شعبه بن حجاج از هشام بن زيد از انس بن مالك ( حديث را كه خواهد آمد ) نقل كرده است . باز هم هارون از حيدر بن محمد بن نعيم سمرقندى از ابو نصر محمد بن مسعود عباس از يوسف بن سخت بصرى از منجاف بن حارث از محمد بن بشّار از محمد بن جعفر عندر از هشام بن زيد از انس مالك ، حديثى ذكر كرده كه از جمله آن حديث اين است كه : رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : وقتى كه من در شب معراج به آسمانها صعود كردم ، جايى رسيدم كه جبرئيل خواست مرا ترك كند ، گفتم : دوست من مرا در اين موقع ترك مىكنى ؟ جبرئيل گفت : يا محمد ، من نمىتوانم از اين مقام بالاتر بروم . چون اگر بالا بروم بالهايم مىسوزد . بعد نورى مرا از هر طرف احاطه كرد و خداوند بر من وحى فرمود : اى محمد ، من از همه بندگان روى زمينم آگاه شدم ، از ميان آنها تو را اختيار كردم و پيامبر نمودم و دفعه دوم هم كه به زمين نگاه كردم از ميان همه مردم روى زمين على را انتخاب نمودم و او را جانشين تو قرار دادم و او بعد از تو امام و وارث علم تو است و از صلب شما دو نفر ، نسلهاى پاكى را بيرون مىآورم كه آنها امامان معصوم و وارثان علم من هستند . پس اگر وجود شما دو نفر نبود ، من نه دنيا را خلق مىكردم و نه آخرت را و نه بهشت را مىآفريدم و نه جهنم را . اى محمد ، مىخواهى آن فرزندانت را ببينى ؟ گفتم : بلى ، اى خداوند بزرگ . خطاب آمد كه : سرت را بلند كن . من سرم را بلند كردم ، در آن هنگام نور على و فاطمه و حسن و حسين و على بن حسين و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمد بن على و على بن محمد و حسن بن على و مهدى را ديدم كه مىدرخشند مانند ستارگان بسيار درخشنده . من گفتم : خداوندا ، اينها چه كسانى هستند ؟ ندا آمد : اى محمد ، اينها امامان پاك
549
نام کتاب : الجواهر السنية ( كليات حديث قدسى ) ( فارسي ) نویسنده : الحر العاملي جلد : 1 صفحه : 549