نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 3 صفحه : 506
سلطانك القديم أن تصلَّي على محمّد و آل محمّد ، يا واهب العطايا ، يا مطلق الاسارى ، يا فكَّاك الرّقاب من النّار ، أسألك أن تصلَّي على محمّد و آل محمّد ، و أن تعتق رقبتى من النّار ، و أن تخرجني من الدّنيا آمنا ، و أن تدخلني الجنّة سالما ، و أن تجعل دعائي أوّله فلاحا ، و أوسطه نجاحا ، و آخره صلاحا ، إنّك أنت علَّام الغيوب » . ( يعنى : بار خدايا از تو مىخواهم به حقّ اسم تو آن اسم مخفى و پوشيده كه پاك و پاكيزه و پر بركت است ، و از تو مسألت مىكنم بحقّ اسم أعظمت ، و بحقّ پادشاهى تو كه قديم است كه بر محمّد و آل محمّد درود فرستى اى بخشندهء عطاها ، اى آزاد ساز و رها سازندهء اسيران ، اى آنكه نفوس خلايق را از آتش دوزخ آزاد ميكنى ، از تو ميخواهم كه بر محمّد و آل او درود فرستى اى بخشندهء عطاها ، اى آزاد ساز و رها سازندهء اسيران ، اى آنكه نفوس خلايق را از آتش دوزخ آزاد ميكنى ، از تو ميخواهم كه بر محمّد و آل او درود فرستى ، و نفس مرا نيز از آتش دوزخ آزاد سازى ، و مرا در حالى از اين دنيا ببرى كه با ايمان باشم ، و با سلامتى داخل در بهشت گردانى ، و اوّل دعاى مرا فلاح و رستگارى ، و وسط آن را پيروزى و سعادت ، و آخر دعايم را صلاح قرار دهى ، بدرستى كه تو خود بر غيب و پنهان كاملا دانا و آگاهى ) . سپس أمير المؤمنين عليه السّلام فرمود : اين دعا از جمله ادعيه اى است كه پنهان نگاه داشته شده و همگان را بدان آگاهى نيست و از جمله چيزهائى است كه رسول خدا صلَّى الله عليه و آله به من آموخت و به من دستور فرمود كه آن را به حسن و حسين عليها السّلام تعليم كنم . 950 - امام صادق عليه السّلام فرمود : هنگامى كه يوسف عليه السّلام در زندان
506
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 3 صفحه : 506