responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 3  صفحه : 157


بما گفت : از كدام طايفه‌ايد ؟ گفتيم از مردم عراق هستيم پرسيد از كدام ناحيه عراق ؟ جواب داديم كوفى هستيم ، گفت : مرحبا بر شما اى أهل كوفه خوش آمديد ، شما محرميد مانند جامهء زيرين و نزديك و چسبيده به تن ، نه لباس بالا پوش . ( منظور درجهء ايمان و اخلاص و تقرّب ايشان به اهل بيت ( ع ) است يعنى شما از خواص شيعيان ما هستيد ) . بعد افزود : چه مانعى دارد كه لنگ ببنديد ؟ همانا رسول خدا صلَّى الله عليه و آله فرمود : ديدن عورت مؤمن بر مؤمن ديگر حرام است ، سدير گويد :
عمويم فرستاد قطعه كرباسى آوردند و آن را چهار تكه كرد و بعد هر يك از ما يكى را برداشته به خود بسته و با آن داخل حمّام شديم . هنگامى كه ما در گرمخانه بوديم آن شخص روى به جدّم نموده و گفت : اى مرد كه ريشت سياه و سفيد شده چه چيز تو را از خضاب كردن باز ميدارد ؟ جدّم به او گفت : من به خدمت كسى رسيده‌ام يا كسى را دريافتم كه از من و تو بهتر بود و خضاب نميكرد ، آن شخص پرسيد : او كيست كه از من بهتر بوده است ؟ جدّم گفت : من خدمت عليّ بن أبى طالب عليه السّلام را درك كرده‌ام و او خضاب نميكرد ، پس آن شخص سر به زير افكنده عرق ميريخت و گفت :
راست و درست ميگوئى ، سپس گفت : اى مرد اگر خضاب كنى كه رسول خدا صلَّى الله عليه و آله خضاب ميفرمود و او برتر از على عليه السّلام بود ، متابعت از

157

نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 3  صفحه : 157
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست