ابن معين و ابن سعد و يعقوب بن سفيان گفتند : ناچيز است . عبد الله بن احمد گفت : پدرم مرا از نوشتن احاديث وى باز داشت . ابن حبان گفت : هر گاه ثورى از او روايت مىكرد مىگفت : « حدثنا ابو شعيب » و نام او را بر زبان نمىآورد . همواره على ( ع ) را دشنام و ناسزا مىگفت . ( ن ) : شعبه گفت : هر گاه سفيان از مردى براى شما حديث نقل كرد كه او را نمىشناسيد ، قبول نكنيد . زيرا از افرادى مانند ابو شعيب مجنون حديث نقل مىكند .
4 - ضحاك بن مزاحم مفسر : يحيى بن سعيد گفت : از نظر ما ضعيف بود . شعبه گفت : از مشاش پرسيدم : آيا ضحاك از ابن عباس شنيده است ؟ گفت : او را نديدم . ابن عدى گفت :
به تفسير معروف است امّا رواياتى كه از ابن عباس و ابو هريره و ديگران نقل مىكند ، مورد اشكال است . ( يب ) : شعبه از او حديث نقل نمىكرد . ( ن ) : روايت شده كه مادرش دو سال او را آبستن بود .
ط م د - طارق بن عمرو مكى ( قاضى ، آزاد شده عثمان و والى عبد الملك در مدينه ) : ( يب ) : ابو الفرج اموى گفت : طارق از واليان جور بود . آنگاه كه ذكر طارق و حجاج و قرة بن شريك كه در آن موقع والى شهرها بودند ، به ميان آمد ، عمر بن عبد العزيز گفت : زمين را جور پر كرده است . واقدى به سند خود نقل كرده كه عبد الملك ، طارق را همراه شش هزار نفر به جنگ پيروان زبير - كه در مدينه بودند - فرستاد . هنگامى كه طارق به خيبر رسيد ، ششصد نفر را در آنجا كشت .
د ت ق - طريف بن شهاب سعدى ( اشل ، ابو سفيان بصرى ) : ( س ) گفت : متروك است . احمد گفت : ناچيز است . ( يب ) : احمد گفت : حديثش نوشته نمىشود . ( س ) گفت : ثقه نيست .
( د ) گفت : ناچيز است .
ق - طلحة بن زيد قرشى : ( س ) گفت : متروك است . صالح جزره گفت : حديثش نوشته نمىشود . ( ن ) : ابن المدينى گفت : بد است و حديث جعل مىكند . ( يب ) : احمد و ( د ) گفتند : حديث مىسازد . ابو نعيم گفت : ناچيز است .
ق - طلحة بن عمر و حضرمى ( رفيق عطاء ) : احمد و ( س ) گفتند : متروك است . ( خ ) و ابن المدينى گفتند : ناچيز است . ( يب ) : ابن معين و احمد گفتند : ناچيز است . على بن جنيد

43