* ( مدينة الديلم . اما مدينة الروم اسكندريه و مدينة الديلم قزوين . من رابط فى شىء منهما خرج من ذنوبه كيوم ولدته امة . ) * ترجمه دو شهر در آخر زمان گشاده شود : يكى بروم نامش اسكندريه و يكى بديلم نامش قزوين . هر كه در يكى ازينها باشد ، از گناه بيرون آيد چنان كه آن روز كه از مادر زاده است . الخامس و الثلاثون امام سعيد امام الدين رافعى رفع الله درجته در تدوين آورده است كه در كتابى در فقه به خط امام فقيه حجازى بن شعبويه اين حديث يافته است و خط او معروف بوده و او مردى متدين و عالمى عامل بود . حديث : انه تكون فى آخر الزمان بلدة بقرب الديلم يقال لها قزوين هى باب من ابواب الجنة من عمل فى عمارة سورها و لو به قدر كف من الطين غفر الله ذنوبه صغيرها و كبيرها . ترجمه امت مرا مسخر شود در آخر الزمان شهرى نزديك ديلم كه آن را قزوين خوانند و آن درى است از درهاى بهشت . هر كه در عمارت با روى آن سعى كند ، و اگر خود به قدر يك مشت گل باشد ، خداى تعالى گناهان كبيره و صغيرهء او بيامرزد . السادس و الثلاثون - امام سعيد امام الدين رافعى رفع الله درجته در تدوين ياد كرده است [1] كه اجزاى كهن حديثى چند غير مسند ، در فضيلت طالقان كه ميان رى و قزوين است يافته و هى هذه : [ الحديث ] [2] ان تربة قزوين و تربة طالقان من تربة الجنة من كبر بهما تكبيرة فله عند الله ان يعتقه من النار . ترجمه بدرستى كه زمين طالقان و زمين قزوين از بهشت است . هر كه در آنجا تكبيرى يعنى [3] نمازى كند خداى تعالى او را از آتش دوزخ آزاد كند . السابع و الثلاثون در كتاب او رادى كه از آن فقيه حجازى بن شعبويه بود
[1] - ازينجا ببعد در نسخهء ق كتابت نشده و بجاى آن يك صفحه سفيد گذاشته شده [2] - ر فقط [3] - ف : يا