responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 467


يعنى : حال شهود من ميان عروج روح به عالم وحدت ، و ميان نزول نفس به عالم كثرت ، گواه حال من است در سماع به دو جاذبهء روح و نفس . پس مجموع اين بيت ، مبتدا است ، و خبرش اين بيت آينده است .
< شعر > شهيد لحالي في السّماع بجاذبي قضاء مقرّى او ممرّ قضيّتي [1] < / شعر > تقديره ، حال شهودى المذكور ، شاهد عدل يشهد بصحّة حالى في السماع بتجاذب حكم مقرّ روحى في عروجها و ممرّ حكم نفس في نزولها ، و ممرّ حكمها هو عالم الكثرة .
اين حال شهود حقيقى من مر ذات خودم را ميان عروج روح و نزول نفس ، گواه است برحال من در وقت سماع به دو جاذبه :
يكى ، جاذبهء حكم و اقتضاى عالم وحدت كه مقرّ و غايت مرتقاى روح من است به رجوع ، و ارتقاى روح به آن جا بر مقتضاى « كلّ شيء يرجع إلى أصله » و ديگر ، جاذبهء حكم عالم كثرت ، كه رهگذار حكم نفس من است ، در نزول او به عالم حس و طبيعت از جهت استكمال ، زيرا كه چون صوتى يا نغمه اى مىشنوم ، [2] حكم وحدت معنى ، حسن آن صوت و نغمهء روح ، مرا به مقرّ او كه عالم وحدت است بالا مىكشد ، تا مشاهدهء وحدت اسماى ذات حضرت معشوق مىكند ، و حكم صورت حسن و تركيب و خوشى آن صوت با نغمه مر نفس مرا به حكم الطبايع المستقيم ، به ممرّ او كه عالم كثرت است ، زير مىكشد ، تا در آن صورت حقيقت صفات و تنوّعات نور و ظهور وجود آن حضرت مىبيند ، پس مثالى و صورتى كه از ادراك معنى آن صوت يا نغمه در روح من حاصل مىآيد ، مطابق مثالى مىباشد كه از ادراك آن صورت در نفس من ، واقع مىشود ، چه هر دو مثال جز صورت و حقيقت يك حضرتش بيش نيست .



[1] في بعض النسخ : شهيد بحالى ، في السّماع لجاذبى ، بدل لحالي و لجاذبى .
[2] حكم و حد معنى حسن . . . ، روح مرا . . . م .

467

نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 467
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست