نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 1 صفحه : 428
و لذلك لو عرف الرّجل الدّين كاملا ، لم يجز له مساكنة اهل الجهل . و الخوف عليه [ أنّه ] لا يؤمن أن يقع منه ترك العلم ، و الدّخول مع اهل الجهل ، و التّمادي في ذلك . [1] ( 1 ) امام رضا « ع » - به نقل فضل بن شاذان : تعرّب پس از هجرت حرام شد ، تا كسى از دين بازنگردد ، و يارى رسانى و مشاركت در نهضتهاى پيامبران و حجتهاى خدا - عليهم السلام - را فرو نگذارد . همچنين تعرّب مايهء فساد است و از بين بردن حق صاحب حق . علت نهى از تعرّب اين امور است ، نه سكنى در باديه . و به همين جهت است كه اگر شخصى دين را كاملا بشناسد ، براى او همخانه شدن با اهل جهل روا نيست ، زيرا بيم آن مىرود كه طلب علم را واگذارد ، و در جرگهء اهل جهل داخل شود ، و بر اين حال بماند . ، مقصود از « لا تعرّب بعد الهجرة پس از هجرت ديگر تعرّبى نبايد باشد » ، اين است كه چون كسى از باديه هجرت كرد و به شهر آمد و جزء جامعه اسلامى شد ، و به اعتقادات اسلامى گرويد ، و به آداب دينى عمل كرد ، نبايد ديگر « تعرّب » كند ، يعنى به خوى و آداب اعراب باز گردد و به ميان آنان رود ، و از اسلام و مسلمانى دور افتد . آنچه از تعرّب نكوهيده است خود سكونت در باديه نيست - چنان كه در حديث گفته شده است - بلكه فرو گذاشتن عقايد و تربيت اسلامى و بازگشت به حالت و عادت باديه نشينى و بيابانسرايى است . گفتهاند كه هر كس بدون عذر از ميان مسلمانان خارج مىشد و به باديه بازمىگشت او را به منزلهء « مرتد » مىدانستند . 3 الامام علي « ع » : . . . خير النّاس فيّ حالا ، النّمط الأوسط فالزموه ، و الزموا السّواد الأعظم ! فإنّ يد الله على الجماعة . و ايّاكم و الفرقة ! فإنّ الشّاذّ من النّاس للشيطان ، كما أنّ الشّاذّ من الغنم للذّئب . . [2]