پس اگر عيني بوزن ربع دينار باشد و سكه زده نباشد و لكن قيمت ان به قيمت سكهء زده نرسد قطع لازم نمىشود بنا بر مشهور و اگر سدس دينارى باشد كه سكه زده باشد و لكن قيمت ان قيمت ربع دينار باشد كه مسكوك باشد قطع لازم مىشود بنا بر قول جماعتي و چون مكرر ذكر كرده ايم كه يك دينار هيجده نخود از طلاى مسكوك است پس ربع آن كه نصاب قطع است على المشهور چهار نخود و نيم است از طلاى مسكوك پس اگر اشرفي هيجده نخودي ده قران بيست و شش نخودي قيمت داشته باشد چنانكه در سنوات سابقه متعارف بود پس ربع آن دو قران و نيم خواهد بود و لكن در اين ايّام اشرفي كران شده است پس ربع آن معتبر است و اگر نصاب را خمس دينار بدانيم سه نخود خواهد شد مع سه خمس از نخود و بحساب قران اگر اشرفي را ده قران بدانيم دو قران خواهد شد و اگر يك دينار بدانيم ده قران خواهد شد مبحث چهارم در آن چه متعلَّق است بباب ديات فصل ديه كامله كه از براي انسان آزاد مسلم است