كه مىفرمودى كه تربة حسين ع از دواهاست نمىگذرد به هيچ دردى مگر آن كه هضم مىنمايد او را فرمود من گفته ام مقصود تو چيست عرض كرد كه من تربت آن حضرت را تناول كردم و نفعي نديدم فرمود از براي اين تربت دعايى است فمن تناولها و لم يدع بها لم يكن ينتفع بها هر كس تناول كند تربت را و دعايش را نخواند منتفع نمىشود عرض كرد كه چه مىگويد هنگام تناول فرمود مىبوسى تربت را بيش از هر شيئى و مىگذارى آن را بر دو چشم خود و لا تناول منها اكثر من حمصة فان تناول منها اكثر من ذلك فكانّما اكل لحومنا و دماءنا زيادتر از يك حمصه تناول مكن پس هر كس زياده تناول كند گويا كه گوشت و خون ما را تناول كرده است پس دعاى معروف را ذكر فرمود و حمصه بلغت فارسي نخود است و نخود يك جزء از هيجده جزء مثقال شرعى است و يك جزء از بيست و چهار جزء مثقال صيرفى است و بحساب حبّات شعيره هر نخودي سه شعيره مىشود مع پنج سبع و چهار سدس سبع از شعيره زيرا كه در مقدّمات