عطا كردن آن را به زيد و حال آن كه خلافي نيست در اين كه زياده از يك درهم نيز لازم مىشود و هم چنين است در مثل له عليّ درهم و نصفه و از اين جهت است كه جماعتي ذكر كرده اند كه در اينجا مضاف كه مثل باشد محذوف است و مضاف اليه كه ضمير باشد قائم مقام آن شده است يعني درهم و نصف مثل ان درهم و بعضى تقدير چنين كرده اند كه درهم و نصف درهم اخر قال فى المجمع في لغة نصف و قولهم درهم و نصف المعنى و نصف مثله لكن حذف المضاف و اقيم المضاف اليه مقامه لفهم المعنى و قيل معناه و نصف اخر و الاول اشهر بين أهل اللَّغة و بالجمله مرجع ضمير درهم مذكور نيست بلكه در كلام نوعي از استخدام است فصل در كفّاره مباشرت در حال حيض فقها ذكر كرده اند كه در اول حيض يك دينار است و در وسط آن نصف دينار و در اخر آن ربع دينار است و خلافي در رجحان اين نيست و لكن در وجوب و استحبابش اختلاف است جمعي بسيار از قدماء قائل به اوّلند و مشهور بين متأخرين