نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 491
عبد الرحمن بن عوف و برخى ديگر از صحابه خارج شدند تا پيامبر خدا ( ص ) را در خانهء امّ سلمه ملاقات كنند و مرا ديدند كه بر در خانه نشستهام ، از من در بارهء پيامبر پرسيدند ، گفتم : اكنون بيرون مىآيد ، چيزى نگذشت كه پيامبر بيرون آمد و دست خود را بر پشت من زد و فرمود : بزرگ باشى اى پسر ابو طالب ! همانا تو پس از من با مردم با شش چيز مخاصمه مىكنى و آنها را مجاب مىسازى و در ميان قريش يكى از آنها وجود ندارد : تو نخستين آنان از نظر ايمان آوردن به خدا و پايدارترين آنها در انجام امر خدا و وفادارترين آنها نسبت به پيمان خدا و مهربانترين آنها به مردم و داناترين آنها به قضاوت و بهترين آنها در تقسيم ( بيت المال ) به طور مساوى و بافضيلتترين آنها نزد خداوند هستى . همين حديث با سند ديگرى از جعفر بن محمد بن عبد الله بن موسى از امام كاظم ( ع ) و او از پدرانش به ما روايت شده است .
دعاى شش گروه مستجاب نمىشود
دعاى شش گروه مستجاب نمىشود 40 - نوف بكالى مىگويد : يك شب نزد امير المؤمنين ( ع ) بودم و او تمام شب را نماز مىخواند و ساعت به ساعت بيرون مىشد و به آسمان نگاه مىكرد و قرآن مىخواند ، مىگويد : پس از گذشتن پاسى از شب به سوى من آمد و فرمود : اى نوف آيا خوابى يا بيدار ؟ گفتم : بيدارم و با چشم خود تو را مىبينم يا امير المؤمنين ، فرمود : اى نوف خوشا به حال زاهدان در دنيا و آنها كه رغبت به آخرت دارند ، آنان كسانى هستند كه زمين را فرش خود و خاك آن را رختخواب خود و آب آن را عطر خود و قرآن را ورد خود و دعا را شعار خود قرار دادهاند و به شيوهء عيسى بن مريم به كلى از دنيا بريدهاند . خداوند به عيسى بن مريم وحى كرد كه به بزرگان بنى اسرائيل بگو : به خانه اى از خانههاى من وارد نشوند جز با دلهاى پاك و ديدگان خاشع و دستانى پاكيزه ، و به آنان بگو : بدانيد كه من دعاى هيچ يك از شما و هيچ يك از مخلوقات خودم را كه بر گردن او حقى از مردم باشد مستجاب نخواهم كرد . اى نوف ، بپرهيز از اينكه مأمور ماليات و يا شاعر و يا پليس و يا رئيس قوم و يا تنبور زن و يا طبل زن باشى ، پيامبر خدا ( ص ) شبى بيرون آمد و به آسمان نظر كرد و فرمود : اين همان لحظه اى است كه دعا در آن رد نمىشود مگر دعاى رئيس قوم و دعاى شاعر و دعاى مأمور ماليات و يا پليس و يا تنبور زن و يا طبلزن .
شش گروه ملعون هستند
شش گروه ملعون هستند 41 - عبد الله بن ميمون از امام صادق ( ع ) و او از پدرانش نقل مىكند كه پيامبر خدا
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 491