responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 463


به آنان طلب آمرزش مىكنند ، و چهارم اينكه خداوند به بهشت امر مىكند كه استغفار كن و براى بندگانم خود را آرايش بده تا شايد رنج و ناراحتى دنيا از آنها برطرف شود و به سوى بهشت و كرامت من برگردند ، پنجم اينكه وقتى آخرين شب ماه رمضان فرا مىرسد همهء آنها آمرزيده مىشوند ، مردى گفت : يا رسول الله اين كار در شب قدر انجام مىگيرد ؟ فرمود : آيا كارگران را نمىبينى كه چون از كارشان فارغ مىشوند اجرت داده مىشوند .

روز قيامت پنج كس از پنج كس فرار مىكنند

روز قيامت پنج كس از پنج كس فرار مىكنند 102 - عبد الله بن احمد طائى از امام رضا ( ع ) و او از پدرانش نقل مىكند كه على بن ابى طالب ( ع ) در مسجد جامع كوفه بود ، مردى از اهل شام برخاست و مسائلى را از آن حضرت پرسيد ، در ميان سؤالات او يكى هم اين بود كه گفت : به من خبر بده از اين سخن خداوند كه مىفرمايد : « روزى كه مرد از برادرش و مادرش و پدرش و همسرش و فرزندانش فرار مىكند . » [1] آنها چه كسانى هستند ؟ فرمود : قابيل از هابيل فرار مىكند و كسى كه از مادرش فرار مىكند موسى است و كسى كه از پدرش فرار مىكند ابراهيم است و كسى كه از همسرش فرار مىكند لوط است و كسى كه از پسرش فرار مىكند نوح است كه از پسرش كنعان فرار مىكند .
مصنف اين كتاب مىگويد : موسى از آن جهت از مادرش فرار مىكند كه مىترسد حق واجب او را ادا نكرده باشد و ابراهيم از پدر مربّى مشرك خود فرار مىكند و نه از پدر واقعى خود كه همان تارخ مىباشد .

پنج تن ، از پيامبران به زبان عربى سخن مىگفتند

پنج تن ، از پيامبران به زبان عربى سخن مىگفتند 103 - أبو القاسم طائى از امام رضا ( ع ) و او از پدرانش نقل مىكند كه على بن ابى طالب ( ع ) در مسجد جامع كوفه بود كه مردى از اهل شام برخاست و مسائلى پرسيد ، از جمله اينكه گفت : به من خبر بده از پنج پيامبرى كه به زبان عربى سخن مىگفتند ،



[1] سورهء عبس ، آيهء 34 .

نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 463
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست