responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 447


خداوند كه فرمود : « ابراهيم يهودى و نصرانى نبود بلكه مسلمان پاك دينى بود و از مشركان نبود » [1] .
سپس نشانه‌هاى همهء آن كلمات را در اين سخن خود جمع كرد : « همانا نماز و عبادت و زندگى و مرگ من براى خداوندى است كه پروردگار جهانيان است ، شريكى براى او نيست و من به همين مأمور شده‌ام و من نخستين تسليمشوندگانم » . [2] او در اين سخن خود كه گفت : « زندگى و مرگم براى خدايى است كه پروردگار جهانيان است » . همهء نشانه‌هاى اطاعت را جمع كرد به گونه اى كه از هيچ چيزى فروگذار نكرد .
سپس خداوند دعاى او را مستجاب كرد . آنجا گفت : « پروردگارا به من نشان بده كه چگونه مردگان را زنده مىكنى » [3] . البته اين آيه از متشابهات است و معناى آن اين است كه او از كيفيت و كميت فعل خدا سؤال كرد در جايى كه دانشمند هم وجه آن را ندانست و اين عيبى براى او و كاستى در توحيد او نبود ، پس خداوند فرمود : « آيا باور ندارى ؟ گفت : چرا » اين شرط همهء كسانى است كه به او ايمان آورده‌اند كه هر گاه يكى از آنها بپرسد كه آيا باور ندارى ؟ بايد بگويد : چرا همان گونه كه ابراهيم گفت : و چون خداوند به جميع ارواح فرزندان آدم فرمود : « آيا من پروردگار شما نيستم ؟ گفتند : چرا » گفت :
نخستين كسى كه « بلى » گفت محمد ( ص ) بود و به سبب همين پيشى گرفتن ، سرور اولين و آخرين و افضل پيامبران شد . هر كس از اين پرسش مانند جواب ابراهيم پاسخ ندهد ، از آيين او روى گردانيده است .
خداوند مىفرمايد : « و از آيين ابراهيم رويگردان نشود مگر كسى كه خودش را نادان كرده است » [4] .
سپس برگزيدن خداوند او را در دنيا و گواهى بر او در آخرت كه او از شايستگان است ، آنجا كه فرمود : « و به تحقيق او ( ابراهيم ) را در دنيا برگزيديم و او در آخرت از شايستگان است » [5] و صالحان و شايستگان ، همان پيامبر اسلام ( ص ) و ائمه ( ص ) هستند كه امر و نهى خدا را از او مىگيرند و صلاح و شايستگى را از او مىخواهند و از رأى و قياس در دين او دورى مىجويند ، در سخن خداوند :
« هنگامى كه پروردگارش به او گفت : تسليم باش ، او گفت : در برابر پروردگار جهانيان تسليم شدم » [6] .
سپس پيروى پيامبران بعدى از ابراهيم كه در اين سخن خداوند آمده است : « و به آن سفارش كرد ابراهيم و يعقوب فرزندانشان را كه اى فرزندان من خداوند دين را براى شما برگزيد ، پس نميريد مگر در حالى كه تسليم هستيد » [7] و در اين سخن خداوند كه فرمود : « سپس به تو وحى كرديم كه از آيين پاك ابراهيم پيروى كن و او از مشركان نبود . [8] و در سخن خداوند كه فرمود :
« آيين پدرتان ابراهيم ، او شما را از پيش مسلمان ناميد . » [9] و نشانه‌هاى كلمات امام از آنچه امّت در جهت مصالح دنيا و آخرت بدان نيازمند است گرفته شده است .
و اين سخن ابراهيم ( ع ) كه گفت : « و من ذرّيتى و از خاندانم » در اينجا « من » براى تبعيض است تا دانسته شود كه از خاندان او كسانى شايستگى امامت را دارند و كسانى



[1] سورهء آل عمران ، آيهء 67 .
[2] سورهء بقره ، آيهء 262 .
[3] سورهء بقره ، آيهء 262 .
[4] سورهء بقره ، آيهء 129 .
[5] سورهء بقره ، آيهء 129 .
[6] سورهء بقره ، آيهء 125 .
[7] سورهء بقره ، آيهء 126 .
[8] سورهء نحل ، آيهء 124 .
[9] سورهء حج ، آيهء 77 .

نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 447
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست