نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 403
بجنگيد تا به فرمان خدا گردن نهد » [1] وقتى اين آيه نازل شد ، پيامبر خدا ( ص ) فرمود : همانا در ميان شما كسى وجود دارد كه پس از من بر اساس تأويل خواهد جنگيد . همان گونه كه من بر اساس تنزيل جنگيدهام ، گفته شد : او كيست يا رسول الله ؟ فرمود : پينه كنندهء كفش و منظورش امير المؤمنين ( ع ) بود ( كه در آن حال مشغول پينه زدن كفش خود بود ) عمار ياسر ( در جنگ صفين ) مىگفت : سه بار زير اين پرچم همراه با پيامبر خدا ( ص ) و خاندانش جنگيدهام و اين به خدا سوگند كه چهارمى است ، به خدا سوگند كه اگر ما را بزنند و ما را به نخلستانهاى سرزمين بحرين برسانند باز ما مىدانيم كه بر حقيم و آنها بر باطلند . سيرهء امير المؤمنين ( ع ) در بارهء آنها مانند رفتار پيامبر در فتح مكه با مردم مكه بود كه از آنان اسير نگرفت و فرمود : هر كس در خانه اش را ببندد و سلاح خود را زمين بگذارد و يا وارد خانهء ابو سفيان شود در امان است ، همچنين امير المؤمنين ( ع ) در جنگ بصره ( جنگ جمل ) در بارهء آنها فرمود : فرزندانشان را اسير نكنيد و زخمىهايشان را نكشيد و كسى را كه فرار كرد دنبال نكنيد و هر كس در خانه اش را ببندد و سلاح بر زمين گذارد در امان است . و اما شمشيرى كه در غلاف است ، همان شمشيرى است كه با آن قصاص مىشود ، خداوند مىفرمايد : « نفس در مقابل نفس » [2] پس كشيدن آن حق اولياء مقتول و حكم آن بر ماست . اين بود شمشيرهايى كه خداوند پيامبرش را با آنها مبعوث كرد و هر كس آنها و يا برخى از آنها و يا شيوهء به كارگيرى آن و يا احكام آن را انكار كند ، به آنچه خداوند بر محمد ( ص ) نازل كرده كافر شده است .
حدود دوستى پنجتاست
حدود دوستى پنجتاست 19 - يزيد بن خالد بورى از امام صادق ( ع ) نقل مىكند كه فرمود : دوستى حدودى دارد و اين حدود در هر كس نباشد ، او را دوست كامل مشمار و در هر كس نباشد او را به دوستى نسبت مده : اول اينكه آشكار و نهانش با تو يكى باشد ، دوم اينكه آراستگى تو را آراستگى خود و عيب تو را عيب خود بداند ، سوم اينكه مال و مقام ، حال او را تغيير ندهد ، و چهارم اينكه آنچه در توان دارد از تو مضايقه نكند ، و پنجم اينكه تو را به هنگام مصيبتها رها نكند .
مؤمن در ميان پنج نور در حركت است
مؤمن در ميان پنج نور در حركت است 20 - طلحة بن زيد از امام صادق ( ع ) و او از پدرانش از على ( ع ) نقل مىكند كه