responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 313


عمرو بر من حمله كرد و خودش خوار شد ، و كفتار بيابان به شير نر حمله كرد ، او هماورد من نيست كه آبرويش را ببرم و بردهء من هم نيست كه به او نهيب زنم .
عمرو عاص آغاز به سخن كرد ولى معاويه سخن او را قطع كرد و گفت : به خدا سوگند اى عمرو تو مرد اين ميدان نيستى ، اگر خواستى بگو و اگر خواستى رها كن ، عمرو فرصت را غنيمت شمرد و ساكت شد . ابن عباس گفت : اى معاويه رهايش كن ، به خدا سوگند چنان داغى بر او بگذارم كه ننگ و خوارى آن تا روز قيامت باقى بماند و كنيزان و بردگان از آن سخن بگويند و در مجالس و محافل آن را بسرايند . سپس ابن عباس خطاب به عمرو گفت : اى عمرو و خواست سخنى بگويد كه معاويه دست خود را به دهان ابن عباس گذاشت و به او گفت : تو را سوگند مىدهم ساكت باش و معاويه دوست نداشت كه اهل شام سخن ابن عباس را بشنوند و آخرين سخن او اين بود : گم شو اى برده ، و از هم جدا شدند .

ريشهء گناهان چهار چيز است

ريشهء گناهان چهار چيز است 36 - محمد بن ابى عميد مىگويد : از هشام بن حكم در طول مصاحبت خود چيزى زيباتر از اين سخن نشنيدم كه در بارهء عصمت امام مىگفت : روزى من از وى پرسيدم كه آيا امام بايد معصوم باشد ؟ گفت : آرى ، گفتم : نشانهء عصمت در او چيست ؟ چگونه شناخته مىشود ؟ گفت :
تمام گناهان ، ريشه در چهار گناه دارد كه پنجمى ندارد : حرص و حسد و خشم و شهوت . و اين گناهان در امام نيست ، او نبايد حريص بر اين دنيا باشد در حالى كه دنيا زير انگشتر اوست . چون او خزانه دار مسلمانان است ، پس براى چه حرص بزند . و نيز جايز نيست كه او حسود باشد ، چون انسان به كسى كه بالاتر از اوست حسدى مىورزد و كسى بالاتر از امام نيست پس او چگونه به پايينتر از خود حسد مىورزد ، و نيز جايز نيست كه او براى چيزى از امور دنيا خشمگين باشد مگر اينكه خشم او براى خدا باشد ، چون خداوند بر او واجب كرده كه حدود را اجرا كند و در راه خدا سرزنشكنندگان را اعتنا نكند و رأفتى در امر دين نداشته باشد تا حدود خدا را اقامه كند ، و نيز جايز نيست كه او از شهوتها پيروى كند و دنيا را بر آخرت ترجيح دهد ، چون خداوند آخرت را در نظر او دوست داشتنى كرده همان گونه كه دنيا را در نظر ما دوست داشتنى كرده است . او به آخرت همان گونه نگاه مىكند كه ما به دنيا نگاه مىكنيم ، آيا كسى را ديده اى كه صورت زيبايى را به خاطر صورت زشتى رها كند و يا غذاى گوارا را به خاطر غذاى تلخى رها كند و لباس نرمى را به خاطر لباسى خشن رها كند و نعمت دائمى و باقى را به خاطر دنياى زائل و فانى رها كند ؟

ثواب كسى كه چهار بار حج به جا آورده

ثواب كسى كه چهار بار حج به جا آورده 37 - منصور بن حازم مىگويد : از امام صادق ( ع ) در بارهء كسى كه چهار بار حج به

نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 313
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست