نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 271
سومى گفت : خداوندا اگر مىدانى كه من دختر عمويى داشتم و محبوبترين كس براى من بود و من از وى كام خواستم و او سرباز زد ، مگر اينكه من به او صد دينار بدهم ، من آن صد دينار را به دست آوردم و نزد او آمدم و پول را به او دادم و او خودش را در اختيار من گذاشت و چون ميان دو پاى او نشستم ، گفت : از خدا بپرهيز و پرده ( بكارت ) را جز از راه حق برندار و من بلند شدم و آن صد دينار را واگذاشتم ، پس اگر مىدانى كه من اين كار را از جهت خوف تو انجام دادم ، گشايش در كار ما بده در اين حال خداوند گشايش به آنها داد ، از غار بيرون شدند .
دوست داشتنىترين عملها براى خداوند سه چيز است
دوست داشتنىترين عملها براى خداوند سه چيز است 256 - عبد الله بن مسعود از پيامبر خدا ( ص ) نقل مىكند كه فرمود : دوست داشتنىترين عملها براى خداوند نماز و احسان و جهاد است .
مردم سه دسته اند
مردم سه دسته اند 257 - كميل بن زياد مىگويد : على بن ابى طالب ( ع ) نزد من آمد و دستم را گرفت و مرا به صحرا برد و نشست و من هم نشستم ، آنگاه سرش را به سوى من بلند كرد و فرمود : اى كميل ، آنچه با تو مىگويم به ياد داشته باش ، مردم سه دستهاند : دانشمند الهى و طالب علمى كه در راه نجات است و فرومايگان پست كه پير و صداى خرانند ، آنها با هر بادى حركت مىكنند و با نور علم خود را روشن نكردهاند و به پايه اى محكم پناه نبردهاند . اى كميل ، علم بهتر از مال است ، چون علم تو را مواظبت مىكند ولى تو بايد مواظب مال باشى ، مصرف كردن ، از مال مىكاهد ولى بخشيدن علم آن را نموّ مىدهد . اى كميل ، دوست داشتن عالم آيينى است كه با آن اطاعت ( خدا ) به عمل مىآيد و تو آن را به دست مىآورى و آن همان پيروى از او در حال حيات و تعريف از او پس از مرگ اوست . منفعت مال با از بين رفتن آن زائل مىشود ، اى كميل ، ثروت اندوزان مردهاند ، بدنهاى آنان از ميان رفته ولى خاطرهء آنان در دلها باقى است . آه ! در اينجا - و به سينه اش اشاره كرد - دانش انبوهى است ، كاش براى آن حاملانى مىيافتم ، آرى ؛ كسى را يافتهام كه زود مىفهمد ولى مورد اطمينان نيست ، دين را به
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 271