نام کتاب : درسهايى از نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المنتظري جلد : 1 صفحه : 98
< فهرس الموضوعات > نظر فلاسفه قديم راجع به زمان < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > زمان از نظر صدرالمتألهين < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > بُعد زمانى و مكانى عالم مادّه < / فهرس الموضوعات > « وَلاَ وَقْتٌ مَعْدُودٌ » ( و براى وجود خدا و صفات او وقتى نيست كه به شمار آيد . ) اين طور نيست كه بگوييم مثلاً از سه هزار سال پيش خدا وجود پيدا كرده ، خدا موجودى است بى نهايت كه از ازل بوده و تا ابد هم هست پس قهراً سرمدى است . ( 1 ) همه موجودات حتى زمان وابسته به « حق » هستند ، و زمان در ذات خدا راه ندارد . نظر فلاسفه قديم راجع به زمان فلاسفه قديم تا زمان مرحوم ملاصدرا كه به حركت جوهرى قائل نبودند مىگفتند : زمان مقدار حركت فلك است ، و عالم را تصور مىكردند مانند يك پياز كه طبقات دارد و زمين را مانند وسط پياز در نظر مىگرفتند و فرض مىكردند كه سيّارات ديگر همانند لايه هاى پياز مركز را احاطه كردهاند ، و مركز كه زمين باشد ساكن فرض مىشد و مقدار گردش لايه ها يعنى افلاك را زمان مىناميدند . زمان از نظر صدرالمتألهين مرحوم صدرالمتألهين كه به حركت جوهرى قائل شده اين نظريه را ردّ كرد و گفت : عالم مادّه در ذاتش حركت مىكند و اصلاً ذات عالم مادّه عين حركت است ; و نتيجه گرفت كه زمان ، مقدار حركتى است كه در ذات مادّه هست . ( 2 ) امروز هم مىگويند مادّه از الكترون و پروتون تشكيل شده كه مثل يك منظومه شمسى در حركت اند . بُعد زمانى و مكانى عالم مادّه ملاصدرا در اسفار مىگويد : براى عالَم مادّه امتدادهايى هست : امتداد مكانى و
1 - ازلى چيزى است كه اوّل ندارد ، ابدى چيزى است كه آخر ندارد ، و سرمدى چيزى است كه نه اوّل دارد و نه آخر . 2 - الحكمة المتعالية ( الاسفار الاربعة ) ، ج 3 ، ص 115
98
نام کتاب : درسهايى از نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المنتظري جلد : 1 صفحه : 98