نام کتاب : درسهايى از نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المنتظري جلد : 1 صفحه : 81
« وضعنى فى حجره » پيغمبر مرا در دامن خودش گذاشت « و انا ولد » در حالى كه بچه بودم « يضمّنى الى صدره » من را به سينه خودش مىچسباند ، مثل اولاد خودش با من رفتار مىكرد « و ما وجد لى كذبة فى قول و لا خطلة فى فعل » پيغمبر هيچ گاه نه دروغى از من شنيد و نه كار اشتباهى يافت . بعد حضرت مىفرمايد : خدا براى پيغمبراكرم ( صلى الله عليه وآله و سلم ) يك مَلكى را موكّل كرده بود كه آن ملك راهنماى پيغمبراكرم ( صلى الله عليه وآله و سلم ) بود در زندگى و محاسن ، و من هم آنها را از پيغمبر ياد گرفتم ، « و لقد كنت اتّبعه اتّباع الفصيل أثر امّه » من دنبال پيغمبراكرم ( صلى الله عليه وآله و سلم ) مىرفتم در رفتار و كردار همانطور كه بچه شتر هميشه دنبال مادرش مىرود و از او جدا نمىشود ، در همه حركات و سكناتم دنبال پيغمبراكرم ( صلى الله عليه وآله و سلم ) بودم ، « يرفع لى فى كلّ يوم من اخلاقه علماً » در هر روزى پيغمبراكرم ( صلى الله عليه وآله و سلم ) از اخلاق خودش يك نشانهاى ، يك مطلبى را براى من اظهار مىكرد ، « و يأمرنى بالاقتداء به » و به من دستور پيروى كردن مىداد ، « و لم يجمع بيت واحد يومئذ فى الاسلام غير رسول اللّه ( صلى الله عليه وآله و سلم ) و خديجة و انا ثالثهما » در صدر اسلام فقط يك خانواده بود كه در آن اسلام مطرح بود آن هم پيغمبر بود و خديجه و من هم سوّمى آنها بودم . چون حضرت على ( عليه السلام ) در خانه پيغمبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) زندگى مىكرد مثل فرزند آن حضرت بود . مى فرمايد : « أرى نور الوحى و الرّسالة » من مىديدم نور وحى و رسالت را بر پيغمبراكرم ( صلى الله عليه وآله و سلم ) ، « و اشمّ ريح النّبوة » و بوى نبوت را استشمام مىكردم ، « و لقد سمعت رنّة الشيطان حين نزل الوحى عليه » حضرت مىفرمايد : وقتى كه وحى بر پيغمبراكرم ( صلى الله عليه وآله و سلم ) نازل شد شيطان يك نالهاى كرد كه معناى نالهاش اين بود : با اين اسلامى كه اين پيغمبر آورد همه زحمتهاى من هدر مىرود ، و من شنيدم ناله شيطان را ، عرض كردم يا رسول الله اين ناله چيست ؟ حضرت فرمود : معلوم مىشود هرچه من مىشنوم تو هم مىشنوى ، سپس فرمود : اين ناله شيطان است ، « أيس من عبادته » مأيوس شدهاست از اين كه كسى از او پيروى كند ، و فرمود : « انّك تسمع
81
نام کتاب : درسهايى از نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المنتظري جلد : 1 صفحه : 81