نام کتاب : درسهايى از نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المنتظري جلد : 1 صفحه : 360
اجمالا عرض كنم همين طور كه بدن ما تغذّى مىكند و يك چيزهايى سبب نموّ بدن مىشود ، روح ما هم تغذّى مىكند و علم و معرفت و حكمت سبب كمال روح مىشوند ; متقابلا حسد ، كبر ، نخوت و خودبينى روح ما را شكست مىدهند . پس علم و معرفت و حكمت غذاى روح ماست و تعبير از آنها به شجره مانعى ندارد . در بعضى روايات آمده است كه آن شجره حسد بود ; به اين معنا كه پيغمبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) و ائمه اطهار ( عليهم السلام ) علوم بالاترى داشتند كه حضرت آدم بالفعل نمىتوانست آن علوم را درك كند ، هرچند قرآن مىگويد : ( و علّم آدم الاسماء كلّها ) ( 1 ) خداوند همه چيزها را به آدم تعليم نمود ، ولى ياد گرفتن آدم به اندازه استعدادش بود ; اينها علومى است كه درك آنها مقام بالاترى مىخواهد و مقام قربى را كه پيغمبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) و ائمه اطهار ( عليهم السلام ) داشتند حضرت آدم نداشت ، حتى جبرائيل امين نيز آن مقام را نداشت و به پيامبراكرم ( صلى الله عليه وآله و سلم ) گفت : رو رو من حريف تو نِيَم . روايت دارد كه وقتى حضرت آدم به مقام علمى پيغمبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) و ائمه اطهار ( عليهم السلام ) نظر كرد به آنها حسادت كرد كه چرا من اين مقام را ندارم . اين داستان چه اندازه واقعيت دارد و تا چه مقدار جنبه سمبليك دارد ، در بحثهاى آينده مطرح مىكنيم . مسأله ديگر اين است كه پيامبران و ائمه اطهار ( عليهم السلام ) بايد از گناه معصوم باشند ، آنوقت حضرت آدم چطور مرتكب معصيت شد ؟ در اينجا اهل سنّت مىگويند ما خيلى مقيّد نيستيم كه پيامبران معصيت نداشته باشند ، مانعى ندارد كه آنها گناهان صغيره داشته باشند ; امّا عقيده اماميّه اين است كه در پيامبران و ائمه اطهار ( عليهم السلام ) معصيت نيست ; توجيه اين مسأله و معصيت كردن حضرت آدم و جنبه سمبليك يا واقعى بودن داستان حضرت آدم را ان شاء الله در درس آينده توضيح خواهيم داد . والسّلام عليكم و رحمة الله و بركاته
1 - سوره بقره ، آيه 31
360
نام کتاب : درسهايى از نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المنتظري جلد : 1 صفحه : 360