responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درسهايى از نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المنتظري    جلد : 1  صفحه : 77


كه حضرت در حال ركوع انگشترش را صدقه داد . و يا در آن قضيه كه حضرت امير ( عليه السلام ) چهار درهم داشت يكى را روز صدقه داد يكى را شب ، يكى را سرّى يكى را علنى ، آن وقت اين آيه نازل شد : ( الّذين ينفقون اموالهم باللّيل و النّهار سرّاً و علانية ) ( 1 ) آنهايى كه اموال خود را در شب و روز و سرّى و علنى انفاق مىكنند .
لذا جود و سخاوت آن حضرت هم معروف است و حتى گفته شده معاويه كه با حضرت على ( عليه السلام ) مخالف بود به شخصى به نام مِحْفَن بن ابى مِحْفَن كه پيش او رفته بود گفت : از كجا مىآيى ؟ گفت : از پيش بخيل ترين مردم يعنى حضرت على ( عليه السلام ) ، معاويه گفت : چطور تو على را بخيل ترين مردم مىگويى ؟ ! اگر چنانچه على دو اطاق داشته باشد يك اطاق پر از طلا و يك اطاق پر از كاه ، اطاق طلا را زودتر خالى مىكند و پخش مىكند بين مردم تا اطاق كاه ، على كسى است كه تمام بيت المال را به سرعت تقسيم مىكرد سپس آنجا را جارو مىزد و در آنجا نماز مىخواند ، شكر خدا را به جاى مىآورد كه بيت المال خالى شده‌است و بين افراد توزيع شده و چيزى ذخيره نمىكرد ، و خطاب مىكرد به درهم و دينار ( طلا و نقره ) : « يا صفراء يا بيضاء غُرّى غيرى » يعنى اى زرد و اى سفيد غير از من را گول بزن ، من را نمىتوانى فريب دهى ! ( 2 ) حلم و گذشت حضرت على ( عليه السلام ) در مورد حلم و گذشت حضرت على ( عليه السلام ) ابن ابى الحديد مىگويد : در جنگ جمل با اين كه اين همه با حضرت جنگ و ستيز كردند ، مروان حكم كه دشمنى مىكرد با حضرت على ( عليه السلام ) ، وقتى حضرت به او دست يافت رهايش كرد و گفت برو ;


1 - سوره بقره ، آيه 274 2 - شرح ابن ابى الحديد ، ج 1 ، ص 22

77

نام کتاب : درسهايى از نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المنتظري    جلد : 1  صفحه : 77
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست