responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درسهايى از نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المنتظري    جلد : 1  صفحه : 620


« وَقَامَ لِوَاؤُهُ » ( و به وسيله اين مردم پرچم بزرگ شيطان روى پاى خودش ايستاده بود . ) « عَلَم » به پرچم كوچك ، و « لِواء » به پرچم بزرگ مىگويند .
در زمانهاى گذشته در جنگها يك پرچم بزرگ داشتند كه در جلوى سپاه بوده و به آن « لواء » مىگفتند ، و تا وقتى آن پرچم بزرگ برافراشته بود سپاه مقاومت مىكرد ، اما وقتى پرچم پايين مىآمد علامت شكست بود ، لذا در جنگها بنابر اين بود كه چند نفر به عنوان جانشين پرچم دار باشند ، تا اگر پرچم دار تير خورد ديگرى پرچم را بر دوش بگيرد و هميشه برافراشته باشد .
ترسيم فتنه هاى زمان بعثت « فِى فِتَن دَاسَتْهُمْ بِاَخْفَافِهَا ، وَوَطِئَتْهُمْ بِأَظْلَافِهَا ، وَقَامَتْ عَلَى سَنَابِكِهَا » ( مردم در فتنه هايى بودند كه همچون شتران آنان را پايمال ، و چون گاوان آنان را لگدكوب ، و چون اسبان آنان را زير سم هاى خود له نمودند . ) « فى فِتَن » عطف بيان است براى « فِتَن » اوّل ، يعنى مردم در فتنه هايى بودند كه اين فتنه ها آنان را نابود مىكرد . « داسَتْهُمْ » يعنى مردم را له كرده بود . « اخفاف » جمع « خُفّ » است ، « خُفّ » پاى شتر را مىگويند كه پهن است و ظاهراً خيلى نرم اما خيلى زور و قدرت دارد . اگر شتر نسبت به كسى كينه پيدا كند با پايش او را لِه مىكند .
« وَطِئَ » به معناى له كردن زير پا مىباشد ، قرآن مىفرمايد : ( و لايطئون موطئاً يغيظ الكفّار ) ( 1 ) يعنى قدم نمىگذارند در جايى كه كافران را به خشم مىآورد . « أظلاف » جمع « ظِلف » است ، « ظلف » آن صنف پاهايى است كه گاو و گوسفند دارند و وسط سُمّ آنها باز است . و « سَنابك » جمع « سُنْبُك » يعنى كنار سمّ حيوان كه اينجا منظور همان سمّ است ، مانند سمّ اسب و سمّ ستوران .


1 - سوره توبه ، آيه 120

620

نام کتاب : درسهايى از نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ المنتظري    جلد : 1  صفحه : 620
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست