responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الغيبة ( فارسي ) نویسنده : ابن أبي زينب النعماني    جلد : 1  صفحه : 427


بهشتى است ، رسول خدا صلَّى الله عليه و آله در روز بدر آن را برافراشت ، و بعد آن را در پيچيد و به علىّ عليه السّلام داد ، پس همچنان نزد علىّ عليه السّلام بود تا هنگامى كه روز بصره فرا رسيد آن را برافراشت پس خداوند پيروزى نصيب او ساخت ، سپس آن حضرت آن را در هم پيچيد و آن اينجا نزد ما است ، هيچ كس آن را نخواهد گشود تا آنگاه كه قائم قيام كند ، و چون او قيام نمود آن را بر خواهد افراشت پس هيچ كس در مشرق و مغرب باقى نماند مگر اينكه آن را لعنت كند ( يعنى بيزارى از آن جويد ) و ترس و هراس به مقدار يك ماهه راه پيشاپيش آن و يك ماه از پس آن و يك ماه از جانب راست آن و يك ماه از چپ آن پرچم در حركت باشد ، سپس فرمود : اى أبا محمّد او در حالى كه خون ( نياكان خويش كه ) مطالبه نشده دارد و خشمگين و متأسّف است به خاطر خشم خداوند بر اين مردم ، خروج خواهد كرد ، پيراهن رسول خدا صلَّى الله عليه و آله كه در روز احد به تن داشت بر تن او است و نيز عمامهء سحاب او ، و زرهء بلند رسول خدا صلَّى الله عليه و آله و شمشير او [ شمشير رسول خدا صلَّى الله عليه و آله ] ذو الفقار ، و هشت ماه شمشير برهنه بر دوش دارد و بىباكانه مىكشد ، نخستين مرحلهء شروعش با بنى شبيه است ( پرده داران خانه كعبه ) پس دستهاى ايشان را مىبرد و آنها را در كعبه مىآويزد و منادى آن حضرت اعلام مىكند : اينان دزدان خدايند ، سپس به قريش مىپردازد ، از ايشان جز شمشير دريافت نمىكند و به ايشان جز

427

نام کتاب : الغيبة ( فارسي ) نویسنده : ابن أبي زينب النعماني    جلد : 1  صفحه : 427
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست