اسحاق : من سر به پائين افكندم و در انديشه فرو رفتم .
مأمون : اسحاق ! تو نمىتوانى پاسخ « آرى » بدهى ، زيرا اگر « آرى » بگوئى ، من در روزگار خودمان كسانى را به تو نشان مىدهم كه از آن كس جهاد و حج و روزه و نماز و كارهاى خيرش افزون است .
اسحاق : حق با شماست ، اى امير المؤمنين ، هرگز كسى كه در زمان پيغمبر مفضول بوده است همپايهء كسى كه در زمان پيامبر فاضل بوده ، نمىشود .
مأمون : اسحاق ! به درستى روايات و اخبارى كه از ياران تو و كسانى كه تو دينت را از آنان گرفته اى و آنان را پيشواى خود قرار داده اى در بارهء فضائل على بن ابى طالب به تو رسيده است بنگر و آنها را به آنچه در باره فضائل ابو بكر شنيده اى بسنج آنگاه اگر ديدى كه فضائل ابو بكر همپايه على است بگو كه ابو بكر برتر از على است ، نه به خدا سوگند چنين نيست ، بلكه آنچه را در باره فضائل ابو بكر و عمر به تو رسيده است با فضائل على مقايسه كن آنگاه اگر ديدى كه فضائل آن دو با فضائل على ( عليه السلام ) به تنهائى برابر است ، بگو آن دو از على ( عليه السلام ) افضل هستند ، نه به خدا چنين نيست ، بالاتر از اين ، آنچه در باره ابو بكر و عمر و عثمان از فضائل شنيده اى با فضائل على ( عليه السلام ) در ترازوى سنجش بگذار اگر ديدى كه فضائل آن سه تن به اندازهء فضائل على ( عليه السلام ) است بگو آنان از على افضل هستند نه به خدا سوگند چنين نيست ، بلكه فضائل صحابه ده گانه را كه پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلَّم مژده بهشت به آنان داد و با فضائل على ( عليه السلام ) بسنج ، اگر دريافتى كه فضائل آنان همپايه فضائل على ( عليه السلام ) است بگو آنان برتر از على ( عليه السلام ) مىباشند اى اسحاق ! روزى كه خدا پيغمبر را بر انگيخت كدام يك از اعمال برتر بود ؟
اسحاق : اخلاص در شهادت .
مأمون : آيا به پيشى گرفتن در اسلام نيست ؟
اسحاق : بلى .
مأمون : اين آيه را در قرآن تلاوت كن كه خداوند مىفرمايد : * ( وَالسَّابِقُونَ

96