نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 82
مأمون در پايان اين مناظره كه به همه علماى عامه غالب شد ، رو به قبله ايستاد و دستهاى خود را بلند كرد و گفت : بار خدايا من آنان را راهنمائى كردم ، بار خدايا من آنچه بر عهدهام بود ، از گردن خود خارج ساختم بار خدايا من ايشان را از روى شك و ريب دعوت نكردم ، بار خدايا من به سبب مقدم داشتن على ( عليه السلام ) بر همه مردم پس از پيغمبر به فرمان خود پيغمبر به تو تقرب مىجويم و اين دين من است . ( 1 ) در پايان چهل تن از علماى بزرگ اهل تسنن كه در مناظره شركت داشتند در حضور مأمون بر منصوص بودن وصايت و خلافت على ( عليه السلام ) اعتراف كردند [1] . مأمون در اين باره اشعار زيادى دارد كه نقل بعضى از آنها در اين كتاب از آنچه « صولى » در كتاب « الاوراق » ذكر كرده است ، خواهد آمد از آن جمله دو بيت زير است : < شعر > الام على شكر الوصىّ ابا الحسن خليفة و ذلك عندى من عجائب ذا الزّمن خير النّاس و الاوّل الَّذى اعان رسول الله في السرّ و العلن < / شعر > ( بر شكر نعمت وصى پيامبر على ابا الحسن ملامت و سرزنش مىشوم و اين راستى نزد من از شگفتيهاى اين زمان است و جانشين بهترين خلق و نخستين شخصى كه به پيامبر در آشكار و نهان كمك نمود ) . اما مناظرات آل ابى طالب و علماى شيعه آنها در مجالس پادشاهان و وزيران و گفتگوهاى آنها در رابطه با تصريح پيامبرشان بر خلافت على بن ابى طالب ( عليه السلام ) موضوعى است كه انسان نمىتواند آن را به تفصيل در اينجا ذكر كند و تنها اشاره مختصر به آنها كفايت مىكند .