نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 256
عباس گفت : يا رسول الله آن چهار نفر چه كسانى هستند ؟ فرمود : اول آنها من هستم كه بر براقى سوار مىشوم ، كه رويش چون آدميان است - آنگاه بعد از بيان خصوصيات آن براق - عباس گفت : ديگر كيست اى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلَّم ؟ فرمود : برادرم صالح پيغمبر كه او نيز سوار بر ناقه الله مىآيد . گفت : ديگر كيست ؟ فرمود : عمويم حمزه كه اسد خدا و اسد رسول خدا و سيد الشهداء و سوار بر ناقه من مىآيد ، عباس پرسيد ديگر كيست ؟ فرمود : برادرم على ( عليه السلام ) است كه بر ناقه اى از ناقه هاى بهشتى سوار است كه افسارش از لؤلؤ رطب است و محملى از ياقوت سرخ دارد - و همچنين از خصوصيات آن ناقه شمرد تا رسيد به اينجا - كه خلايق به يك ديگر مىگويند : اين شخص پيغمبرى مرسل يا ملكى مقرب است از بالاى عرش ندا مىرسد كه وى نه پيغمبر مرسل است و نه ملكى مقرب و نه حامل عرش خداست . « هذا على بن ابى طالب ( عليه السلام ) وصىّ رسول ربّ العالمين و امام المتّقين و قائد الغرّ المحجّلين » [1] . بلكه على بن ابى طالب وصى رسول رب العالمين است ، او امام پرهيزگاران و پيشواى رو سفيدان است . خطيب در تاريخ بغدادى در جاى ديگر به سند خود از ابن عبّاس همين مضمون را روايت كرده و در آخر اين حديث آمده كه : « افلح من صدّقه و خاب من كذّبه و لو انّ عابدا عبد الله بين الرّكن و المقام الف عام حتّى يكون كالشن البالى لقى الله مبغضا لال محمّد اكبّه الله على منخره في نار جهنّم » . سعادتمند شد آن كسى كه او را تصديق كرد و بدبخت و بىچاره شد آن كسى كه او را تكذيب نمود . اگر عابدى خداى را در زمين ركن و مقام ابراهيم در مسجد الحرام هزار سال عبادت كند ، به طورى كه بدنش چون مشكى خشكيده شود و در قيامت خداى را با بغض آل محمد صلى الله عليه و آله و سلَّم ديدار كند ، خداوند او را بارويش در آتش مىافكند [2] .
[1] خطيب ، تاريخ بغداد ، ج 11 ، ص 113 - 112 . [2] همان كتاب ، ج 13 ، ص 123 - 122 .
256
نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس جلد : 1 صفحه : 256