responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس    جلد : 1  صفحه : 174


در مجمع خود [1] آن را روايت كرده و گفته است كه رجال آن صحيح است .
متقى هندى در « كنز العمال » مىگويد : از جابر روايت شده كه گفت : از على ( عليه السلام ) شنيدم اين اشعار را مىخواند و رسول خدا مىشنيد :
< شعر > انا اخو المصطفى لا شكّ في نسبى معه ربيت و سبطاه هما ولدى و جدّى و جدّ رسول الله منفرد فاطم زوجتى لا قول ذى فتد صدّقته و جميع النّاس في بهم من الضّلالة و الاشتراك و النّكد فالحمد لله شكرا لا شريك له البرّ بالعبد و الباقى بلا آمد < / شعر > [2] يعنى : من برادر مصطفى هستم و در نسب من كسى شك ندارد ، با او تربيت يافتم ، و دو سبطش فرزندان منند ، جدّ من و جد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلَّم يك نفر است و فاطمه همسر من است و اين سخنى بيهوده نيست ، من او را در روزگارى تصديق كردم كه تمامى مردم در ظلمت ضلالت و شرك پليد بودند ، پس از در شكر ، حمد خداى را مىگويم ، خدائى كه شريك ندارد و به بندگان خود احسانكننده و باقى و بدون سرانجام است .
محب طبرى در كتاب « ذخائر العقبى » از انس بن مالك روايت كرده است كه گفت : رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلَّم بالاى منبر رفت و مطالب بسيارى گفت ، سپس فرمود :
على بن ابى طالب كجا است ؟ پس على از جا برخاست ، عرض كرد : اينجا هستم يا رسول الله رسول خدا او را به سينه خود چسبانيد و ميانه دو چشم او را بوسيد و با بلند ترين صدايش فرمود : اى گروه مسلمانان اين برادر من و پسر عم من و داماد من است اين گوشت و خون من و موى من است ، اين پدر دو سبط من حسن و حسين است كه سيد جوانان اهل بهشتند [3] .



[1] مجمع ، ج 9 ، ص 134 .
[2] كنز العمال ، ج 6 ، ص 395 .
[3] ذخائر العقبى ، ص 92 .

174

نام کتاب : الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ( فارسي ) نویسنده : السيد ابن طاووس    جلد : 1  صفحه : 174
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست