نام کتاب : الجواهر السنية ( كليات حديث قدسى ) ( فارسي ) نویسنده : الحر العاملي جلد : 1 صفحه : 413
در روى كاغذ نوشته شده بود . پدرم به جابر گفت : تو به صحيفهء خودت نگاه كن من هم صحيفهء خودم را مىخوانم . در آن صحيفه نوشته شده است : بسم الله الرحمن الرحيم اين كتاب از خداوند عزيز و حكيم است كه آن را بوسيلهء روح الامين بر محمد نازل كرده است . اى محمد ، نامهاى مرا بزرگ بشمار و در مقابل نعمتهايم شكر گذار باش و الطاف مرا انكار مكن و به غير از من به كسى اميدوار مباش و از غير من هم از كسى نترس . زيرا كسى كه به غير من اميدوار باشد و از غير من بترسد او را چنان عذاب مىكنم كه تاكنون هيچ كس را مانند او عذاب نكرده باشم . اى محمد ، من تو را از ميان پيامبرانم برگزيدم و وصى تو را به ساير اوصياء برترى دادم و على را براى تو وصى قرار دادم و حسن را صندوقچه علم خودم نمودم كه بعد از پايان عمر پدرش جانشين او باشد . و حسين را كه بهترين اولاد اولين و آخرين مىباشد و خانهء امامت از اوست ، و بعد از او هم زين العابدين امام است ، و بعد از او محمد كه شكافندهء علم من است و دعوتكنندهء مردم به راه راست و طريق حق ، و بعد از او جعفر است كه در قول خود صادق است و همچنان در علمش صادق مىباشد ، و بعد از او دورهء تاريكى و فتنه مىآيد . پس واى بر كسى كه بنده و منتخب من از خلقم ، موسى كاظم را تكذيب كند . بعد از او هم على رضا است كه او را يك عفريت كافر مىكشد و در شهرى دفن مىشود كه بندهء صالح من آن شهر را بنا كرده و او را در كنار شرورترين خلق خدا دفن مىكنند . و پس از او محمد هادى بر راه من و حمايتكننده از حريم من ، عدالتكننده در ميان رعيتش است و از صلب او دو نفر خارج مىشوند ، يكى به نام على ( على النقى ) و ديگرى حسن عسگرى و آخر از همه محمد است كه در آخر زمان ظاهر مىشود و در سرش عمامهء سفيد رنگى است كه او را از تابش نور خورشيد حفظ مىكند و با زبان بسيار فصيح مردم را صدا مىكند . همهء
413
نام کتاب : الجواهر السنية ( كليات حديث قدسى ) ( فارسي ) نویسنده : الحر العاملي جلد : 1 صفحه : 413