نام کتاب : الجواهر السنية ( كليات حديث قدسى ) ( فارسي ) نویسنده : الحر العاملي جلد : 1 صفحه : 27
ذلك لك عليّ يا ربّ إن شئت ذلك ، فقال عزّ و جلّ : قد شئت ذلك و قد زوّجتكها فضمّها إليك . شيخ صدوق در كتاب من لا يحضره الفقيه و علل از پدرش از حميرى از محمد بن عيسى بن عبيد و حسن بن ظريف و على بن اسماعيل بن عيسى همه اينها از حماد از حريز از زراره از ابو عبد الله عليه السلام حديث را كامل ذكر كرده است . ولى من از آن حديث آنچه را كه مورد حاجت من است ذكر مىكنم ، به شرح زير كه حضرت فرمود : وقتى خداوند آدم را آفريد و بعد هم حوا را به وجود آورد . آدم عرض كرد : خداوندا ، اين موجود زيبا چيست كه نزديكى او را دوست دارم و مىخواهم به رويش نگاه كنم ؟ خداوند فرمود : اى آدم ، اين كنيز من است ، حوا نام دارد . آيا دوست دارى كه هميشه با تو باشد تا مونس تو بشود و برايت حرف بزند و تابع دستورهاى تو باشد ؟ آدم عرض كرد : بلى ، خداوندا ، من به خاطر اين لطفت مادامى كه زنده هستم بر تو حمد و سپاس مىگويم . پس خداوند فرمود : او را از من خواستگارى كن . زيرا او كنيز من و براى تو هم از لحاظ شهوت خوب است و خداوند شهوت را در آدم آفريده در حالى كه قبلا همه چيز را به وى ياد داده بود . آدم عرض كرد : خداوندا ، من حوا را از تو خواستگارى مىكنم براى اين كار چه بايد بكنم ؟ خداوند عز و جل فرمود : رضاى من در اين است كه تو مسائل و احكام دينى را كه به تو آموختهام به وى بياموزى . آدم عرض كرد : خداوندا ، اگر اين را مىخواهى من انجام مىدهم . و خداوند فرمود : بلى ، همين را مىخواهم . پس شما دو تن را زن و شوهر كردم . آنها را به هم پيوند داد . 10 - و في كتاب العلل قال : حدّثنا أبو عبد الله محمّد بن شاذان بن أحمد بن عثمان البروازيّ قال : حدّثنا أبو عليّ محمّد بن محمّد بن الحرث بن سفيان بن السمط السمرقنديّ ، قال : حدّثنا صالح بن سعيد الترمذيّ قال : حدّثنا عبد المنعم ابن إدريس عن أبيه عن وهب اليمانيّ قال : لمّا أسجد الله الملائكة لآدم و أبى
27
نام کتاب : الجواهر السنية ( كليات حديث قدسى ) ( فارسي ) نویسنده : الحر العاملي جلد : 1 صفحه : 27