نام کتاب : الجواهر السنية ( كليات حديث قدسى ) ( فارسي ) نویسنده : الحر العاملي جلد : 1 صفحه : 188
تو مرا ترك كردهاند . خداوند فرمود : پس چرا آرام نشسته اى ؟ داود عرض كرد : از ترس تو تكان نمىخورم . خداوند فرمود : چرا در رنج و مشقتى . داود عرض كرد : محبت تو مرا دچار رنج كرده . خداوند فرمود : با اين كه من به تو مال داده بودم چرا فقير هستى ؟ داود عرض كرد : اداى حقوق تو مرا فقير كرده . خداوند فرمود : چرا خود را ذليل نشان مىدهى ؟ داود عرض كرد : عظمت جلال تو كه قابل توصيف نيست مرا ذليل كرده و بايد مقابل عظمت تو ذليل شد ، اى سرور من . خداوند فرمود : پس من فضيلت خود را بر تو مژده مىدهم ، تو در روز قيامت هر چه را بخواهى به تو خواهم داد . با مردم آميزش كن و آنها را به طرف اخلاق خوب بكشان و از اعمال بد آنها را دور كن تا در روز قيامت هر چه بخواهى من به تو بدهم . 28 - قال : و قال الصادق عليه السلام : أوحى الله إلى داود : يا داود ، بي فافرح ، و بذكري فتلذّذ ، و بمناجاتي فتنعّم ، فعن قليل اخلي الدار من الفاسقين ، و أجعل لعنتي على الظالمين . باز هم شيخ صدوق در همان كتاب از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه حضرت فرمود : خداوند به داود عليه السلام وحى فرمود : اى داود ، به خاطر من شاد باش و به ذكر من قلبت را شاد كن تا لذت ببرى و با من مناجات كن تا به نعمتها برسى . و من به زودى روى زمين را از فاسقان پاك خواهم نمود و لعنت بر ظالمان حق است . 29 - و قال : حدّثنا جعفر بن محمّد بن عليّ بن الحسين بن عليّ بن عبد الله بن المغيرة الكوفيّ قال : حدّثني جدّي الحسين بن عليّ عن جدّه عبد الله بن المغيرة عن إسماعيل بن مسلم السكونيّ عن الصادق عن أبيه عن آبائه عليهم السلام عن النّبي صلى الله عليه و آله قال : أوحى الله إلى داود : يا داود ، كما لا تضيق الشمس على من جلس فيها كذلك
188
نام کتاب : الجواهر السنية ( كليات حديث قدسى ) ( فارسي ) نویسنده : الحر العاملي جلد : 1 صفحه : 188