مىشود اكسيژن است ، دانشمندان گازهاى ديگر را كه در هوا وجود دارد از لحاظ حفظ حيات بىفائده دانستند . اين نظريه مخالف با نظريه امام جعفر صادق بود كه گفت : تمام اجزائى كه در هوا هست براى تنفس ضرورى است . اما در نيمه قرن نوزدهم ميلادى دانشمندان نظريه خود را راجع به اكسيژن از لحاظ تنفس تصحيح كردند . چون مسلَّم شد كه اوكسيژن گر چه مايه حيات جانداران است و بين تمام گازهاى هوا يگانه گازى است كه خون را در بدن تصفيه مىنمايد اما موجودات جاندار نمىتوانند اوكسيژن خالص را براى مدتى تنفس كنند زيرا سلولهاى جهاز تنفس مىسوزد . اوكسيژن خود نمىسوزاند [1] اما كمك به سوزاندن مىكند و وقتى با جسمى كه قابل سوختن باشد تركيب گردد آن جسم مىسوزد و هر گاه سلولهاى ريه انسان يا جانداران [2] ديگر مدتى اوكسيژن خالص تنفس كنند چون اين گاز با آنها تركيب مىشود ، مىسوزند و انسان يا جانورى كه ريه اش سوخته مىميرد . بنا بر اين بايستى در هوا گازهاى ديگر هم با اكسيژن وارد ريه انسان و جانداران ديگر شود تا آن كه ريه موجودات جاندار بر اثر تنفس از اكسيژن خالص ، در مدتى طولانى نسوزد . بعد از آن كه دانشمندان نظريه خود را در مورد اوكسيژن از لحاظ تنفس تصحيح كردند معلوم شد كه نظريه جعفر صادق درست