تنگى باشند كه نتوانند بيرون رفت و قدرت بر تغيير اماكن نداشته باشند . و باز قادر حكيم چون اين زمين را از براى تعيش انسان و حيوان قرار داده و ساكن گردانيده تا ممكن باشد مردم را بر روى آن راه رفتن براى اعمال خود و نشستن به جهت استراحت و خوابيدن به رفاهيّت و اعمال را نيكو و محكم به عمل آوردن و اگر پيوسته زمين در زير ايشان متحرك و لرزان مىبود ، نمىتوانستند ابنيه و صناعات و تجارات و اشباه اينها را نيك به عمل آورند ، بلكه عيش بر آنها گوارا نبود . اگر پيوسته زمين در زير ايشان حركت مىكرد . براى اين حال عبرت بگير به آنچه به مردم مىرسد در هنگام زلزله با آن كه اندك وقتى مىماند تا آن كه ترك منازل خود مىكنند و مىگريزند . اگر كسى گويد : پس چرا گاهى زلزله مىشود ؟ جواب گوئيم كه : زلزله و اشباه آن موعظه و تخويفى است كه خدا مردم را به آن مىترساند تا منزجر گردند از معاصى و هم چنين آنچه نازل مىگردد به ايشان از بلاها در بدنهاى ايشان و اموال ايشان براى صلاح و استقامت ايشان است در دنيا و اگر صلاح يابند به عوض آنچه از ايشان فوت شده است در آخرت چيزى چند به ايشان مىدهد كه هيچ چيز از امور دنيا معادل آن نمىتواند بود ، و اگر مصلحت او و ساير خلق در آن باشد كه عوض را در دنيا به او بدهد مىدهد .