و قوهء عامله است كه به آن مهياى مزاولت اعمال و افعالى شود كه او را به مراتب كمالات حقيقيه رساند . [ مراتب قوهء عاقله ] و قوهء عاقله چهار مرتبه دارد : اولى حالتى كه چنين رائى باشد در ابتداء تعلَّق نفس به او كه از جميع معقولات خالى است و مستعد حصول آنهاست و اين مرتبه را يا نفس ناطقه را در اين مرتبه عقل هيولائى مىنامند . مرتبهء دوم آن است كه تصورات و تصديقات بديهيه او را حاصل مىشود و تفكَّر يا حدس از بديهيات به نظريات منتقل مىشود . و اين مرتبه را ، يا نفس را در اين مرتبه « عقل بالملكه » مىنامند . مرتبه سوم آن است كه معقولات نظريه براى او حاصل بشود اما همگى را مستحضر نباشد و چون خواهد آنها را حاضر تواند ساخت . اين مرتبه را ، يا عقل را در اين مرتبه « عقل بالفعل » مىگويند . مرتبه چهارم آن است كه معقولات همه در نزد او حاضر باشد و او را اتّصالى به مبادى عاليه و الواح سماويه به هم رسيده باشد كه مطالعهء امور از آنجا تواند كرد و اين مرتبه را ، يا نفس را در اين مرتبه « عقل مستفاد » و « قوهء قدسى » مىنامند و بعضى آيه كريمهء نور را * ( « يَكادُ زَيْتُها يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْه نارٌ ) * [1] » به اين مرتبه تفسير