داخل بيوت آن شوند با ديدههاى بسته كه نه بناى سرا را مشاهده نمايند و نه آنچه در آنجا براى اهلش مهيّا كردهاند و بسا باشد كه كورانه پازنند بر ظرفى يا چيزى كه در موضع خود گذاشته ، شده و غايت احتياج به او داشته باشند و ندانند كه به چه جهت در آن موضع گذاشتهاند و براى چه مهيّا كردهاند و به اين سبب به خشم آيند و غضبناك شوند و مذمت كنند سرا و بناكننده سرا را . [ مذمّت پيروان مانى [1] ] بعينه همين است حال اين گروه كه منكرند از حسن تقدير معبود و كمال تدبير عالم وجود زيرا كه چون اذهان ايشان در نيافته است اسباب و علل و فوايد اشياء را مىگردند در اين عالم امكان ، نادان و حيران و نمىفهمند ، آنچه در اين سرا به كار رفته از اتقان خلقت ، و حسن صنعت و درستى نظام ، و چون يكى از ايشان مطَّلع گردد بر چيزى كه سبب آن را نداند و عقلش به حكمت آن نرسد مبادرت مىنمايد به مذمت آن و وصف مىكند آن را به خطا و قلَّت تدبير چنانچه اصحاب « مانى [2] » نقاش ، و ملاحدهء فسقه [3] كه از دين به در
[1] . پيروان مانى را مسلمانان « زنديق » مىدانستند : نك : المعارف ، طبع مصر ، ص 261 ، تاريخ طبرى ، ج 10 ، ص 519 ، فهرست ابن نديم ، ص 486 . [2] . مانى مردى ايرانى نژاد بوده ، پدرش فاتك از مردم همدان و مادرش از اعقاب پارتها بود . وى در اوايل عهد ساسانى ظهور كرد . ادعاى پيغمبرى كرد و با مطالعه اى كه در دينهاى زمان خود ، زردشتى و مسيحى و گتوسى ، داشت كيش نو آورد و آن را با هفت كتاب و هفتاد و شش رساله ، به وسيله رسولان خود ، در اكناف جهان شناخته شده آن روزگاران پراكند . او خود را فارقليطى كه مسيح از ظهورش خبر داده بود مىخواند . نك : بحثى در بارهء زندگانى مانى و پيام او از ناصح ناطق . امير كبير ، تهران ، 1377 . سلطنت قباد و ظهور مزدك ، ص 9 ، مانى و دين او از سيد حسن تقى زاده ، تهران ، انجمن ايرانشناسى ، 1335 ، مانى و تعليمات او ، گئوويدنگرن ، ترجمه نزهت صفاى اصفهانى ، تهران ، 1335 ، مانى و المانوية از جيووايد نغرين ، ترجمه به عربى با اضافات از دكتر سهيل زكّار ، چاپ دار حسّان ، 1406 ، لغتنامه دهخدا ، « مانى » و « مانوية » [3] . در بعض نسخهها به جاى فسقه : فلسفه است .