به هم مىرسيد كه ضرر به دين و دنياى ايشان و ديگران داشت . و اگر گويند كه : بايد توالد و تناسل ميان ايشان نشود تا به نمردن ، مساكن و معاش بر ايشان تنگ نشود . جواب گوئيم : در اين صورت اكثر خلق از نعمت حيات و تمتّع به نعمتهاى دنيوى و اخروى واهب خيرات و مفيض بركات محروم مىماندند و جميع نعمتها مخصوص جماعت قليلى مىبود كه اول از بيداى عدم به سراى وجود داخل شدند ، و نعمت خداوند بىمنّت بايد كه عام باشد هر يك از مواد قابلهء ممكنات به قدر قابليت و استمداد بهره مند گردند . [ شبههء ديگر ] اگر گويند كه : بايست در اول جميع افراد بشر كه تا انقراض عالم موجود شوند بيافريند و همه را در دنيا تا قيامت زنده بدارد . جواب گوئيم كه : همان مفسده تنگى مساكن و معايش عود مىكرد . و ايضاً اگر توالد و تناسل نبود ، انس گرفتن خويشان به يك ديگر و اعانت ايشان كردن يك ديگر را نزد شدايد بر طرف مىشد و لذّت تربيت فرزندان و سرور به ايشان نمىبود و رعايت حقوق پدر و مادر و اقارب و ثوابها كه بر اينها مترتّب مىشد مفقود مىشد ، پس آنچه گفتيم دليل است بر آن كه آنچه در خاطرها گذرد از احتمالات به