و حكمت ديگر آن است كه به اعتبار صلابتى كه دارد ميوهها را به آن لطافت و نرمى نگاه مىدارد و اگر آن نمىبود ميوه لطيف از هم مىپاشيد و فاسد مىشد و بعضى دانهها را مىخورند و از بعضى روغن بيرون مىآورند و در مصالح بسيار به كار مىبرند . و چون فائده دانههاى ميوهها را دانستى ، اكنون تفكَّر نما در آنچه در بالاى دانهها از رطب و انگور به عمل مىآيد ، ميوه اى در نهايت لذّت و حلاوت اگر مانند ميوهء سرو و چنار مىبود آن لذتها كه بنى آدم از اين ميوه مىيابند فوت مىشد ، پس حكيم عليم اين مطاعم لذيذه را در ميوهها براى تمتّع انسان و التذاذ او مقرر ساخته . [ حكمتهاى نهفته در بهار و خزان درختها ] تفكَّر كن در انواع تدبير عليم قدير در اصناف شجر ، به درستى كه سالى يك مرتبه مىميرد و حرارت غريزيّه در جوفش محتبس و پنهان مىگردد و متولد مىگردد در آن مواد ميوهها ، پس در فصل ربيع زنده مىشود و به حركت مىآيد و انواع فواكه را كه براى تو حاضر مىسازد هر ميوه را در وقتش چنانچه در ضيافتها هر لحظه حلواى لطيفى و طعام ظريفى نزد تو آورند ، چون نيك تأمل كنى درختان باردار انواع لطائف بىشمار به كف گرفتهاند و نزد تو دراز كرده و در صحن باغ شاخههاى گل و طبقهاى رياحين و نسرين و ياسمين به دست برداشتهاند و نزد تو داشتهاند كه هر يك را خواهى بگيرى اگر عقل دارى چرا ميزبان خود را نمىشناسى ؟