[ كيفيت حركات ستارگان ] فكر كن اى مفضّل ! در ستارگان و اختلاف حركات ايشان ، كه بعضى از جاى خود حركت نمىكنند و با يك ديگر سير مىنمايند و از هم جدا نمىشوند و بعضى مطلق العنانند و از برجى به برج ديگر حركت مىكنند و در حركت از يك ديگر جدا مىشوند و هر يك را دو حركت مختلف مىباشد يكى عام ، كه همهء كواكب به آن متحركند و آن حركت شبانه روزى است كه از مشرق به مغرب حركت مىكنند و ديگرى حركت خاصه است كه هر يك براى خود دارند كه آن حركت از مغرب به سوى مشرق است مانند مورى كه بر روى آسيا به جانب چپ حركت كند و آسيا را به جانب راست متحرك سازند . پس مور دو حركت مختلف مىكند يكى به اراده كه از پيش روى خود حركت مىكند و يكى به كراهت و جبر كه آسيا آن را به جبر پس مىگرداند . پس سؤال كن از آن گروه كه دعوى مىكنند كه اين ستارگان به طبايع خود متحركند بىمدبّرى و بدون تقدير ، صانعى ، اگر چنين باشد كه ايشان مىگويند چرا همه ساكن نمىباشند ، يا چرا همه از برجى به برجى منتقل نمىشوند . زيرا كه اهمال يك معنى است ، پس چگونه از آن دو حركت مختلف به وزن معلومى و اندازهء مقرّرى كه به عمل مىآيد ، پس از اين ظاهر مىشود كه بناى اين دو حركت مختلف متّسق بر عمد و تقدير مدبّر خبير است و به بخت و اتفاق نيست چنانچه ملاحده مىگويند .