[ خلقت مورچگان و مرغان ] حضرت فرمود كه ، اى مفضّل ! تأمل نما در روى « مورچه » صغير حقير آيا در آن نقصى مىيابى از آن كه صلاح آن حيوان در آن است ، پس از كجاست اين حسن تقدير و لطف تصوير در آفريدن مور حقير مگر از تدبير مدبّرى كه مساوى است در قدرت او صغير و كبير و كبير و جليل و حقير . نظر كن : به سوى « موران » و جمعيتى كه مىكنند در جمع كردن و مهيّا كردن قوّت خود كه گروهى از آنها متّفق شوند براى نقل كردن دانهها به خانههاى خود چنان چه جمعى از مردم متفق شوند در نقل طعام يا غير آن ، بلكه جدّ و اهتمامى كه موران در اين امر مىنمايند زياده از آدميان است ، نمىبينى كه چگونه يارى يك ديگر مىنمايند در نقل دانه به سوراخها چنانچه آدميان در كارها معاونت يك ديگر مىنمايند ، پس دانهها را به دو نيم مىكنند كه نرويد و ضايع نشود و چون رطوبتى در آنها به هم رسيد يا آبى در سوراخ آنها داخل شد ، دانهها را بيرون مىآورند و به آفتاب مىريزند تا خشك شود و باز سوراخهاى خود را در زمينهاى بلند مىسازند كه محل عبور سيل نباشد كه غرق شوند ! اينها همه بدون عقل و تفكَّر از ايشان به عمل مىآيد به الهام خالقى كه ايشان را آفريده و به مصالح خود راهنمايى نموده و از محض لطف كامل و مرحمت شامل .