بدون تدبير مدبّرى و به غير تقدير مقدّرى به عمل آمده باشد ؟ پس چگونه تجويز مىتوان كرد كه عالم با اين وسعت كه در هر امرى از آن انواع مصلحت جارى شده بىمدبّرى حكيم و صانعى عليم به وجود آيد . اى مفضّل ! عبرت بگير به چيزى چند كه آفريده شدهاند براى حوائج آدمى و آنچه در آنها به ظهور آمده از تدابير كثيرهء حسنه چنانچه آفريده است حبوب را كه طعام او باشد و او را مكلَّف گردانيده كه آسيا كند و خمير نمايد و نان به عمل آورد ، و كرك را براى پوشش او آفريده و او را مكلف گردانيده كه ندّافى كند و بريسد و ببافد ، و درخت را براى او خلق كرده و او را تكليف نموده كه غرس نمايد و آب بدهد و قيام به تربيت او نمايد . و عقاقير را براى دواى او آفريده و او را تكليف نموده كه در محالش پيدا كند و با ديگرى مخلوط سازد و دواها را براى امراض ترتيب دهد . و هم چنين ساير اشياء بر اين مثال است . [ اصلاح احوال در گرو كار و تلاش ] پس نظر نما در تدبير عليم خبير كه آنچه در تحت قدرت آدمى نيست خود متكفّل گرديده و در هر چيزى براى انسان كارى و عملى و حركتى كه در تحت قدرت او داخل است گذاشته براى آن كه صلاح او در اين است زيرا كه اگر جميع امور او را كفايت مىكردند كه او را در